سود تسهیلات صنعت در دنیا نیم ، در ایران 30 درصد
صنایع غذایی کشور ما نسبت به سالهای گذشته رشد چشمگیری داشته و با توجه به کیفیت بالای صنایع غذایی کشورمان، صادرات این صنعت نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته است. درباره مشکلات و چالشهای صنعت غذا با مهندس فرامرز مرادی، مدیرعامل صنایع غذایی رضوی و عضو هیأت رئیسه انجمن مدیران صنایع خراسان رضوی گپ و گفتی برگزار کردهایم که اینک پیش روی شماست.
جایگاه صنایع غذایی را در تحقق اقتصاد مقاومتی چگونه ارزیابی میکنید.
– تحقق اقتصاد مقاومتی مستلزم افزایش کارآیی صنایع غذایی است که این امر به نوسازی ماشین آلات و کم شدن ضایعات کارخانهها نیاز دارد. از سویی باید کنترل کیفیت محصول افزایش یابد تا تولید بهتر و ارزان تری داشته باشیم و نیازها به خارج بسیار کمتر شود و با بالارفتن کیفیت، صادرات نیز رونق بگیرد و یا اینکه سرمایه گذاری در صنعت انجام شود.
چه راهکارهایی را پیشنهاد میکنید.
– واقعیت این است که باید تسهیلات ارزان قیمت در اختیار صنایع و تولید کنندهها قرار گیرد. اگر همین روند ادامه داشته باشد، صنعت غذا از رده خارج خواهد شد. مشکل دیگر این است که صنایع غذایی ما اغلب فرسوده و قدیمی و انرژی بر هستند که باید به واحدهای صنعتی با انرژی بری کمتر و استهلاک پایین و بهره وری بالا تبدیل شوند که این امر مستلزم این است که تسهیلات فراوان و ارزان قیمت در اختیار صاحبان صنایع قرار گیرد. صنعتی که در دنیا با بهرههای نیم درصد و زیر نیم درصد سرمایه گذاری میشود، در کشور ما با سود 25 تا 30 درصد سرمایه گذاری میشود. حال تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.
گمان میکنید چرا بسیاری از کارخانهها جوابگوی بدهیهای خود نیستند یا تعطیل میشوند یا با ظرفیتهای بسیار پایین کار میکنند و یا از تمام ظرفیت خود استفاده نمیکنند. علت را میتوان در ارزانی یا گرانی سرمایه در صنعت جست و جو کرد.
به ظرفیتهای خالی صنایع اشاره کردید، کارخانهها با چند درصد ظرفیت خود کار میکنند؟ چه راهکاری برای برون رفت از این مشکل دارید؟
– بسیاری از کارخانههای ما در حد 30 درصد کارمیکنند و چیزی در حدود 70 درصد ظرفیت کارخانهها و صنایع ما خالی و بدون استفاده هستند. برای برون رفت از این مشکل باید اولاً تنوع محصول ایجاد شود که بتوانیم از دستگاههای مختلف، محصولات مختلف در کنار یک یا دو محصول اصلی تولید کنیم و دولت هم باید در این زمینه به کارخانهها کمک کند، نه اینکه مشکلات را بیشتر کند، به عنوان مثال محصول اصلی کارخانهما رب است؛ این در حالی است که دولت و اداره استاندارد مواد غذایی محدودیتهایی برای ما ایجاد کرده است و مثلاً میگوید، رب فله تولید نکنیم یا اگر تولید کردید باید در سردخانه باشد و اینکه به دیگران هم نمیتوانید بفروشید و باید خودتان مصرف کنید. حالا کمتر کارخانه اي میتواند امکانات سردخانهای و انبار داشته باشد که برای او صرفه اقتصادی هم داشته باشد. پس دولت باید به واحدهای صنعتی کمک کند و اجازه بدهد کارخانهها محصولات متنوع و البته سالم تولید کنند.
در بازار شاهد آن هستیم که کالاها هر روز قیمت جدیدی دارند، این قیمتها چگونه و توسط چه نهادی تعیین میشود؟
– دولت کالاهای اساسی مثل برنج، نان و شکر و… را قیمت گذاری میکند و بقیه محصولات را طی یک دستورالعمل کلی براساس قیمت تمام شده محصول به واحدهای صنعتی واگذار کرده است. البته قیمت گذاری باید طبق چارچوب و فرمولی انجام شود که البته این فرمول از سوی هیچ کس رعایت نمیشود و از آن سو واحدهایی که میخواهند این فرمول را رعایت کنند، در بازار متضرر میشوند؛ زیرا محصولات خود را نمی توانند به فروش برسانند. نکته جالب و جای تأسف این است که در پی نبود نظارت کافی، کسانی که میخواهند محصولات کارخانهها را خریداری کنند، به کارخانهها اعلام میکنند که قیمت مصرف کننده را روی محصول بیشتر بزنید تا انگیزه شود برای مغازه دار و او این محصول را از پخش آنها بخرد که اگر مدتی در انبار مغازهاش ماند، ضرر نکند و از سویی با اعلام تخفیف روی کالاها اعلام میکنند که از قیمت کارخانه هم ارزان تر میدهند، در حالی که این قیمتی که روی محصول قرار گرفته، صوری و تقلبی است. این واقعیتی است که الان در بازار بشدت وجود دارد، به طور مثال خریداران عمده، رب را به قيمت 3 هزار تومان از تولید کننده میخرند واعلام میکنند که 4650 تومان روی آن قیمت بزنید و در این میان واسطهها و دلالان هستند که سودهای فراوان در پی نبود نظارت به جیب میزنند.
پس شما موافقید که قیمتها باید به صورت دستوری اعمال شود.
– به هر حال باید یک چارچوبی داشته باشد و دستوری نباشد بلکه باید یک چارچوب و مقرراتی رعایت شود و از همه مهمتر نظارت بر این چارچوب است؛ این درحالی است که مشکل اصلی دقیقاً هم نبود نظارت است که خود مشکلات بیشتری را مثل یک سری تقلبها در حجم و بسته بندی و محتوای محصول و کم فروشی را در بازار ایجاد کرده است . مسؤولان مربوط هم هیچ نظارتی بر این امر ندارند و هر روز شاهد کوچک شدن و کم شدن محصولات با همان قیمتهای قبلی یا بیشتر هستیم.
شما به عنوان یک صاحب صنعت چه پیشنهادی برای بهبود صنعتی که میگویید خیلی هم سود آور نیست، دارید؟
– اول اینکه دولت برای نوسازی صنایع کمک کند؛ زیرا این امر واقعاً یک نیاز اساسی است؛ یعنی تسهیلاتی با بهرههای بسیار پایین و کم قایل شوند تا صنایع بتوانند ماشین آلاتشان را نوسازی کنند. یکی دیگر از مشکلات که صنایع با آن درگیرند، بانکها هستند که دولت هم از پس آنها برنمیآید و از سویی بانکها هم در توجیه بهرههای بالایشان رکود تورمی را بهانه میکنند. همه این عوامل در حالی است که همه ارگانها متمرکز شدهاند روی صنعت؛ اداره مالیات میخواهد مالیاتش را از صنعت بگیرد، محیط زیست میخواهد تمام کارخانجات در بهترین شرایط قرار بگیرند که اگر این طور نباشد، یک درصد از فروش را به عنوان جریمه از آنها میگیرد، به طور مثال الان محیط زیست اعلام کرده، 327 کارخانه از حد استاندارد خارج هستند و باید جریمه بدهند ، با یک حساب سرانگشتی حجم پول گرفته شده از صنایع سر به فلک میزند، آن هم در شرایطی که واحدهای صنعتی خودشان دارند لنگ میزنند و یا به طور مثال شهرداری میگوید باید بیایید پایان کار بگیرید برای کارخانه ای که 30 سال است فعالیت میکند، پس باید این مشکلات سازماندهی شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.