مدیریت شهری؛ ترکیب سرمایه و تدبیر
روزنامه خراسان در ویژه نامه شماره 2897خراسان رضوی یادداشتی با عنوان ‘ مدیریت شهری، ترکیب سرمایه و تدبیر’ به قلم ‘مجید فکری ‘ به چاپ رسانده است.
طی چند روز گذشته اخباری مبنی بر احتمال فروش نمایشگاه بین المللی مشهد توسط شهرداری منتشر شد که «سیدصولت مرتضوی»، شهردار مشهد در واکنش به این اخبار گفته بود: «تاکنون نمایشگاه به شخص خاصی واگذار نشده است با این حال شهرداری برای تأمین نقدینگی، پرداخت دیون و توسعه سرمایه های خود هر اقدامی که لازم باشد، انجام می دهد و حتی در صورت لزوم، ساختمان مرکزی شهرداری را نیز می فروشد.»
بدون شک چنین رویکرد قاطع و غیرت مسئولانه ای در این مقطع خاص بسیار قابل احترام و درخور تقدیر است، ولی نگرانی هایی را هم در بین جامعه نخبگانی، دلسوزان شهر و فرهنگ شهروندی به خصوص در مشهدالرضا(ع) بر می انگیزاند.
تردیدی نیست که تبدیل درآمدهای غیرمطمئن، مقطعی و ناپایدار شهرداری به درآمدهای پایدار و قابل محاسبه و پیش بینی اقدامی جهادی، سنگین و کارشناسانه است ولی نه به هر طریق.
به عنوان مثال آیا فروش ساختمان شهرداری به این منظور اقدامی مدبرانه است؟ همان گونه که پیش از این نیز متذکر شده ایم، برای رسیدن به افق 1404 یکی از بزرگ ترین چالش های پیش رو، سرمایه و صد البته جلب سرمایه گذار است.
طبیعی است که از این منظر نمی توان تا ابد به دستان سرمایه داران و غول های سرمایه گذاری چشم دوخت.
تجربه دیگر کشورها در عرصه شهرداری و شهرسازی نیز گویای همین مهم است که شاید به عکس آن چه پیش از این تصور می شد و در نگاهی فراسنتی، این سرمایه های خرد شهروندان و هموطنان است که می تواند کمک بسیار بزرگی در جهت توسعه اقتصادی – اجتماعی یک شهر باشد.
در این راستا باید این باور در مدیران و مسئولان حوزه شهری شکل گیرد که تنها دعوت از صاحبان سرمایه های کلان، انبوه سازان، شرکت ها و بنگاه های بزرگ اقتصادی راهکار توسعه شهر نیست بلکه پتانسیل مطمئن تر و قابل اعتمادتری نیز در این عرصه وجود دارد که همان سرمایه های خرد مردم است.
مردم و نقش موثر و سازنده آن ها به خصوص در مقطعی که اقتصاد مقاومتی سرلوحه امور است، جایگاه و اهمیت خاصی می یابد.
خوشبختانه ظاهرا این نگاه در بین مسئولان حوزه شهری شکل گرفته است و با نگاه به اقتصاد مقاومتی و مدیریت جهادی قصد حرکت در این مسیر را دارند. اما به شدت باید مراقب آفت های پیش رو، سلیقه های متضاد و صدالبته سنگ اندازی ها و انحرافات احتمالی از مسیر درست بود.
به عنوان مثال باید دید به راستی در حال فروش چه چیزی و به چه کسی هستیم.
آیا آن چه را می فروشیم اساسا حق واگذاری یا به اشتراک گذاشتنش را داریم؟ در قبال واگذاری آن، چه به دست می آوریم و چه از دست می دهیم؟ (در این جا البته منظور فقط مسئولان حوزه شهر نیستند بلکه همه شهروندان و حتی هم میهنان مدنظر است).
آیا از نظر قانونی و شرعی اجازه چنین واگذاری وجود دارد؟ طرفی که با وی وارد مشارکت می شویم آیا همان گونه که در سیاست ها اعلام شده، مستقیما مردم و سرمایه های خرد آن هاست یا یک شخصیت حقیقی یا حقوقی؟ (که اگر چنین باشد تکرار تجربه های پیشین است) حتی اگر این شخصیت حقیقی یا حقوقی واسطه بین سرمایه های مردمی و مجموعه شهرداری است، آیا نباید ابتدا از رضایت سرمایه گذاران که همان مردم هستند، در چنین پروژه یا پروژه هایی اطمینان حاصل کرد؟
وجاهت اجتماعی، حقوقی و قضایی وی در چه حد است؟ و در نهایت و شاید مهم تر از همه این که طرح های تعریف شده تا چه حد در مسیر توسعه واقعی و همه جانبه مشهد خواهد بود و آیا متناسب با واقعیت ها و ضرورت های مشهدالرضا(ع) تعریف شده است یا خیر؟
در این بین، شنیده ها حاکی از تلاش های گسترده معاونت اقتصادی و سازمان سرمایه گذاری و مشارکت های اقتصادی شهرداری مشهد برای جلب اعتماد عمومی و مشارکت های مردمی از سراسر کشور به منظور توسعه شهری مشهد و نیز موفقیت های نسبی این معاونت در مسیر تعیین شده است.
البته با توجه به این واقعیت که اگر مسوولان حوزه شهری بتوانند این خرد جمعی را در جامعه به وجود آورند که مشارکت مردم در طرح های توسعه شهری هم به نفع آن ها، هم شهر و هم فرزندانشان است، کمیت و کیفیت پیشبرد چنین طرح هایی افزایش خواهد یافت اما نباید فراموش کرد که هرچند جلب اعتماد مردم به این مهم دشوار است اما حفظ این اعتماد بسیار دشوارتر است و مقدور نیست مگر با نشان دادن اثر مثبت اقتصادی و غیراقتصادی چنین طرح هایی.
به عبارت دیگر مردم باید باور کنند خودشان و سرمایه های اندک خودشان مستقیما و بی واسطه در زندگی شهروندی تأثیرگذار است و بخشی از این تأثیرگذاری باید در کوتاه مدت به صورت محسوس نمود یابد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.