در حالی‌که بورس تهران وارد نیم‌قرن فعالیت خود شده است اما همچنانمشکلات ساختاری این بازار و همچنین اقتصاد کشور دامنگیر سهامداران است. آخرین نمونه آن بازگشایی نمادهای بانک صادرات و پارسیان بود که باعث شد بورس شوک دیگری را تجربه کند. بازگشایی این نمادها باید بسیار زودتر از این صورت می‌گرفت نه اینکه با تدابیر نامناسب باری بر دوش سهامدار متضرر اضافه شود. داستان توقف طولانی‌مدت در سال ۹۶ نیز همچنان برای بورس‌بازان به‌عنوان یک معضل باقی ماند. دستورالعمل جدید سازمان نیز تنها برای نمادهایی که تا پیش از این چندان در این مورد با مشکل مواجه نبودند، کارساز بود. «های وب» نمادی که از یک صنعت نسبتا تازه به بازار سهام اضافه شد، نمونه بارزی از ضعف استراتژی مقام ناظر بازار است.

بورس تهران در حالی سال ۹۷ را آغاز می‌کند که به نظر می‌رسد نگاهی به آنچه در سال ۹۶ پشت سرگذاشته، می‌تواند چراغ راه فعالان بازار باشد. علاوه بر این می‌توان امیدوار بود که مدیران اقتصادی کشور نیز از برخی اتفاقات بورس ۹۶ (مانند ریزش سهام بانکی پس از توقف طولانی‌مدت) که می‌تواند در سال ۹۷ دامنگیر اقتصاد کشور باشد، پند لازم و کافی را گرفته باشند.

 اوج و فرود بورس ۹۶

شاخص کل بورس تهران تا پایان هفته گذشته بازدهی ۲۴ درصدی را به ثبت رسانده است. در جدال با بازارهای رقیب وضعیت بورس چندان بد نبوده است. طی ماه‌های اخیر بورس از بازارهای رقیب مانند ارز و سکه جا ماند. ارز که رشد آن حامی قدرتمندی برای بورس تهران محسوب می‌شود اما جهش‌های متوالی و کنترل‌نشده آن باعث شد که این بازار به رقیبی برای سهام تبدیل شود و تقاضای موجود در این بازار بازدهی ۲۸ درصدی را برای دلار تا پایان هفته گذشته به ثبت رسانده است. در بازار طلا نیز رشدهای افسار‌گسیخته دلار و حمایت نسبی قیمت طلا در بازار جهانی به ثبت بازدهی چشمگیر ۳۵ درصدی سکه تا پایان هفته گذشته منتج شد؛ قیمت طلا رشد نزدیک به ۸ درصدی را از ابتدای سال تجربه کرده است. به این ترتیب حباب قیمتی سکه به حدود ۱۳۰ هزار تومان رسیده است. در حالی‌که اگر مالیات بر ارزش افزوده در معاملات اولیه عرضه سکه (این موضوع از زمانی‌که بانک کارگشایی در حراج روزانه سکه به اخذ رسمی این مالیات بر قیمت سکه اقدام کرد، پررنگ‌تر از قبل شد و این مالیات نیز به‌عنوان بخشی از ارزش ذاتی سکه محسوب می‌شود) در نظر گرفته شود، میزان حباب (اختلاف ارزش ذاتی و قیمت بازاری) به سمت صفر میل می‌کند.

در این میان نکته جالب توجه بازماندن سود بدون ریسک از بازدهی بازارها بوده است. به‌طور کلی بورس وضعیت نسبتا مناسبی در سال ۹۶ داشت. در حالی‌که تا اوایل دی‌ماه و با بازدهی حدود ۲۷ درصدی بورس در مقایسه با بازدهی ۱۲درصدی دلار و ۱۶ درصدی سکه، سهام به‌عنوان بازار پیشتاز سرمایه‌گذاری مطرح بود اما آشفتگی فضای اقتصادی کشور باعث شد که بورس در ادامه از اینرقابت بازماند. رشد پرشتاب شاخص بورس تا ابتدای زمستان را باید در انعکاس عوامل بنیادی در این بازار جست‌وجو کرد. رشد شاخص بازار کالایی جهانی از نیمه دوم سال ۲۰۱۷ میلادی به حمایت از شاخص کل بازار سهام آمد. این موضوع در کنار رشد نرخ دلار در بازار داخلی فضا را برای جهش قیمتی نمادهای مرتبط به خصوص در گروه فلزی و معدنی فراهم کرد. دیگر گروه‌های کالایی مانند صنایع شیمیایی نیز به تدریج از میانه‌های مسیر در نقش حامی شاخص حضور یافتند.

فصل بهار ۹۶ بورس تهران بیش از همیشه با رویدادهای سیاسی داخلی دست و پنجه نرم کرد. این فضای سیاسی به سایر بازارهای موازی و اثرگذار مانند ارز نیز کشیده شد. به این ترتیب نرخ دلار از ابتدای سال تا بعد از انتخابات ریاست جمهوری ۹۶ نیز با سرکوب شدید مقام ناظر مواجه شد. در ادامه اما کاهش شدت سرکوب سیاسی دلار فضا را برای رشد تدریجی این ارز فراهم آورد. در بازار جهانی نیز قیمت کالاها با رکود نسبی معاملاتی و اصلاح نسبی قیمت‌ها همراه بود. تمامی این عوامل در کنار سایه رکود داخلی اقتصاد کشور که در صنایع مختلف وجود داشت باعث شد شاخص سهام در ماه‌های نخست روند کم‌نوسان و نزول تدریجی را تجربه کند.در ادامه اما اهرم‌های کالایی فعال و حتی فراتر از انتظارات نیز ظاهر شدند. دلار نیز به تدریج در مسیر صعودی قرار گرفت. شتاب رشد نرخ دلار در بازار آزاد و مبادله‌ای به تدریج افزایش یافت و این موضوع با قیمت‌های رویایی قیمت مواد خام در بازار جهانی دست به دست هم دادند تا نمادهای کالایی از سقف‌های تاریخی خود عبور کنند. به این ترتیب سهامداران صنایع کالایی‌ در سال ۹۶ خاطرات شیرینی را در ذهن دارند. پس از رکود چندین ساله نمادهای کالایی بورس همگام با رکود بازار جهانی، سرانجام رشد قیمتی این نمادها باعث شد که شاخص رکورد جدیدی را به ثبت برساند.

اما تمامی فعالان بازار سهام خاطرات شیرین این‌چنینی را در معاملات ۹۶ خود ندارند. برخی از فعالان بازار از ابتدای مسیر صعودی با انتخاب مسیر اشتباه همچنان به دنبال کسب سود از نمادهایی بودند که کمتر از حمایت بنیادی در سال‌های گذشته بهره‌مند بوده‌اند و بیشتر به پشتوانه اخبار داغ حرکت می‌کردند. علاوه بر این ضعف بنیادی صنایعی که وابستگی بیشتری به اقتصاد داخل دارند نیز باعث شد که میزان بازدهی برای معامله‌گران در سال ۹۶ یکسان نباشد. صنعت دارو یکی از صنایعی بود که در این سال وضعیت نامناسبی را برخلاف سال‌های قبل پشت سرگذاشت. به این ترتیب کام سهامداران این صنایع تلخ‌تر از گذشته شد.

 گره‌های کور بورس ۹۶

البته تنها این دسته از سهامداران با تلخی از سالی که گذشت، یاد نمی‌کنند. در این میان باید از سهامداران متضرری یاد کرد که زیان آنها بیش از هر چیز دیگری به مشکلات ساختاری بورس و همچنین اقتصاد کشور وابسته است. نمادهای بانکی در این دسته قرار می‌گیرند. آخرین نمونه آن نیز افت ۵۰ درصدی «وبصادر» در معاملات چهارشنبه بود. مسوولیت این زیان بیش از هر چیز دیگری بر عهده نهاد ناظر (بانک مرکزی و همچنین سازمان بورس) است. فعالان بازار سهام به خصوص سهامداران خرد تنها به گزارش‌های حسابرسی‌شده شرکت‌ها دسترسی دارند. اگر عامل زیان معامله‌گری در بورس تهران مشکل گزارش‌دهی در شرکت‌ها باشد باید ناشران، حسابرسان و دیگر ناظران مثل سازمان بورس پاسخگو باشند. عدم اطمینان نسبت به گزارش‌های کدال تنها عامل بی‌اعتمادی در کل بازار است.

نمونه بارز این موضوع به کنتورسازی ایران باز‌می‌گردد. فاجعه کنتورسازی ایران که همچنان نیز ادامه دارد ضربه سنگینی به اعتماد فعالان نسبت به گزارش‌دهی شرکت‌ها وارد کرد. سهامداران کنتورسازی ایران در سال ۹۶ نیز همچنان با مشکلات موجود مواجه بودند. سازمان بورس نیز از تمامی ابزارها برای جبران بخشی از هزینه ایجادشده در این خصوص استفاده کرد. به این ترتیب از هر سهامدار «آکنتور» تا حدود ۱۰ هزار سهم خریداری شد. این خرید در مقایسه با آخرین قیمت این سهم افت حدود ۵۵ درصدی قیمت را نشان می‌دهد. آخرین معاملات این سهم در روال عادی معاملات به شهریور ۹۵ و در قیمت ۴۶۰۰ تومان باز‌می‌گردد. خاطرات تلخ کنتورسازی ایران اثر خود را تا سال‌ها در ذهن فعالان بازار نگه خواهد داشت.هر از چند گاهی یادآوری خاطرات تلخ این‌چنینی اتفاقا برای تمامی ارکان بورس ما بسیار مفید خواهد بود. تجربه نشان داده تا بحران به‌طور واقعی در کشور خودنمایی نکند مدیران راه‌حلی برای حل آن اتخاذ نمی‌کنند. بر این اساس بازخوانی یک تراژدی می‌تواند تلنگری برای مدیران باشد تا با دقت بیشتری به انجام وظیفه مشغول باشند.

به نظر می‌رسد فاجعه کنتورسازی ایران در شرایط کنونی، تمامی تصمیمات سازمان بورس را متاثر ساخته است. با این حال همچنان کوتاهی‌هایی از این قبیل در فضای بورس شاهد هستیم. در این خصوص می‌توان به عرضه اولیه «های وب» اشاره کرد. سهام داده‌گستر نوین در شهریور سال جاری در بورس تهران عرضه شد. این سهم با توجه به زمینه فعالیت با استقبال گرم فعالان مواجه شد. در مدت زمانی که «های‌وب» در بورس تهران عرضه شده است میزان نقدشوندگی این سهم بسیار پایین بوده است. این موضوع نیز به توقف طولانی‌مدت این نماد بازمی‌گردد. این نماد در شرایط کنونی نیز متوقف است و انتظار برای ارائه نظر انجمن حسابداران رسمی وجود دارد. درخصوص این شرکت هیچ‌گونه اظهارنظر دقیقی نمی‌توان داشت و تنها باید در انتظار اظهار نظر این نهاد ماند. اما نکته قابل توجه ارائه قرارداد جدید USO برای تامین اینترنت روستاها با وزارت ارتباطات است که می‌تواند از مقدار نگرانی‌ سهامداران درگیر بکاهد.

با این حال درخصوص مواردی که «های‌وب» با آن درگیر است باید گفت اگر واقعا مشکلی وجود داشته است، این مشکل باید پیش از زمان عرضه اولیه سهم حل می‌شد. عرضه اولیه «های وب» در حال ثبت خاطرات شیرین برای فعالان بازار سهام بود که روند توقف طولانی‌مدت این موضوع را به حاشیه کشاند و در شرایط کنونی عده بسیاری از این سهامداران در انتظار بازگشایی نماد برای نقد کردن سهام هستند. بار دیگر تاکید می‌شود برای ارائه نظر درخصوص آینده «های وب» باید در انتظار اعلام نظر نهاد ناظر در این خصوص بود. با این حال نکته‌ نگران‌کننده بار دیگر عقبگرد عملکردی سازمان بورس است. سازمان بورس بیش از آن‌که نقش پیش‌گیرنده برای رخدادهای آتی داشته باشد در انتظار رخداد یک معضل باقی می‌ماند و در ادامه راه‌حل‌های منتخب برای عبور از بحران معمولا برای هیچ یک از بازیگران بازار مفید نخواهد بود. در شرایط کنونی نیز فارغ از این‌که نظر انجمن حسابداران رسمی چه باشد، باید گفت وظیفه سازمان ایجاب می‌کرد که هر موضوعی پیش از عرضه اولیه مورد بررسی قرار بگیرد. رفتار این‌چنینی سازمان، به یکی از مزیت‌های اصلی بازار سهام یعنی نقدشوندگی ضربه وارد کرده و سرمایه‌گذاران را بی‌اعتماد ساخته است.

 تغییرات مثبت در سیاست‌های سازمان

سال ۹۶ با اقدامات مثبتی از سوی سازمان بورس نیز همراه بود. در این خصوص می‌توان به حذف پیش‌بینی سودآوری شرکت‌ها اشاره کرد. گرچه این اتفاق مثبت در ابتدا با اعتراضات زیادی همراه شد اما این موضوع لزوم تفکر و تحلیل بیشتر را برای فعالان بورس پررنگ‌تر از قبل ساخت. ارائه پیش‌بینی سودآوری تنها سرپوشی بر واقعیت‌های شفاف‌سازی شرکت‌ها بود که حرکت در این مسیر افزایش مطالبه‌گری برای افزایش شفافیت را به دنبال دارد. این مطالبه‌گری می‌تواند به تحقق شفافیت در اقتصاد کشور به‌عنوان یکی از حلقه‌های مفقوده وضعیت کنونی کمک کند.

تلاش برای رونق بازار بدهی موضوعی بود که گرچه در ابتدای سال ۹۶ با کم‌لطفی مدیران سازمان همراه شد اما در ادامه در مسیر بهبودی قرار گرفت. تامین مالی از بازار بدهی برای دولت و به خصوص شرکت‌های خصوصی می‌تواند به برداشته شدن بار سنگین از دوش سیستم بانکی کمک کند. می‌توان به وضوح گفت که بازار سرمایه همچنان در ساختار اقتصادی کشور (بیشتر در تفکر مدیران حاکم) به جایگاه مناسب دست نیافته است. به نظر می‌رسد از رسالت بازار سرمایه در اقتصاد کشور کاملا غافل هستیم. در این میان عامل نگران‌کننده نگاه مدیران بالادستی اقتصادی نسبت به بورس است. یکی از مشکلاتی که ساختار دولتی را در کل اقتصاد کشور حاکم کرده است نحوه نگاه به راه‌اندازی یک پروژه است. استقراض از طریق فروش اوراق بدهی به بخش خصوصی به منظور راه‌اندازی یک بنگاه از مواردی است که در دیگر بورس‌ها به‌عنوان محور اصلی شکل‌گیری بازار سهام از آن یاد می‌شود. اما در کشور ما همچنان در سایه نگاه دولتی حاکم نسبت به این موضوع کاملا غفلت شده است. همچنان اصرار مدیران بالادستی استفاده از بانک‌ها (با وضعیت نابسامان کنونی) برای راه‌اندازی چرخ اقتصاد است در حالی‌که در تنگنای تامین مالی بنگاه‌ها به نظر می‌رسد از پتانسیل قابل توجه بازار بدهی و سهام هیچ استفاده‌ای نمی‌شود. به ندرت شرکتی در بازار سهام در راستای رسالت بورسی (دلیلی که بورس در ابتدا راه‌اندازی شد) عرضه می‌شود و عمده عرضه‌های سهام در بورس تهران از سوی نهادهای عمومی و نیمه دولتی است و مفهوم تامین مالی از طریق سهام کاملا در نیم قرن فعالیت بورس تهران گم شده است. بر این اساس وظیفه سنگین در وضعیت کنونی اقتصاد کشور بر عهده مقام ناظر بورسی است. در نتیجه به نظر می‌رسد سیاست‌های کارشناسی گرچه خواهان زیادی میان فعالان بورس نداشته باشد اما در بلندمدت اثر مثبت خود را در بورس تهران منعکس می‌کند.

 سال عدم قطعیت‌ها در بورس

معاملات بورس تهران در سال ۹۷، طی هفته آینده آغاز می‌شود. سال ۹۷ به‌طور قطع سال عدم قطعیت‌ها است. هر یک از متغیرهای اثرگذار مانند بازار جهانی، نرخ دلار، نرخ سود بانکی و نرخ تورم با اما و اگرهای بسیاری همراه هستند که می‌تواند مسیرهای متفاوتی را برای سهام رقم بزند. با این حال برآیند انتظارات کارشناسان رونق دوباره معاملات بورس در آینده‌ای نزدیک با اهداف کارشناسی قابل توجهی برای شاخص سهام در سال ۹۷ است.  مهم‌ترین نکته در سال ۹۷ به تردید درخصوص آینده برجام بازمی‌گردد. رفتار ترامپ حاکی از این موضوع است که رئیس‌جمهور آمریکا از تمام تلاش خود برای خروج از برجام استفاده خواهد کرد. البته سیاست‌های ترامپ می‌تواند همچنان در ادامه گذشته تنها وجهه فشار بر کشور را داشته باشد اما رصد تصمیمات وی در این خصوص حاکی از قصد او برای خروج از برجام در ماه‌های آینده است. اثر تصمیم ترامپ بر بورس تهران قابل توجه خواهد بود. تردیدهای سیاسی در سال ۹۷ کاملا فضای اقتصادی کشور را تحت تاثیر قرار خواهد داد. فشار سیاسی همراه با وضعیت نظام بانکی می‌تواند به التهاب سایر بازارها مانند ارز منتج شود. با این حال اگر انتظار رشد نرخ دلار در ماه‌های آینده نیز وجود داشته باشد همچنان نمادهای بورسی جذابی را می‌توان برای سرمایه‌گذاری انتخاب کرد. بهار ۹۷ با اثرپذیری از آینده برجام، رویه قیمت‌ها در بازار جهانی و همچنین رویه متغیرهای داخلی اقتصاد می‌تواند فضا را برای کل سال مشخص کند.  سرمایه‌گذاران با انتخاب استراتژی مناسب می‌توانند مسیر مناسب سرمایه‌گذاری را در بازار سهام انتخاب کنند و به این ترتیب خود را حتی در برابر بحران‌های آتی اقتصاد کشور بیمه کنند. بر این اساس همچنان سهام می‌تواند به‌عنوان بازار جذاب‌ میان فعالان اقتصادی کشور مطرح باشد.