موانع ذهنی و عینی پیش پای کالای ایرانی
خاندوزی با بیان این که امروزه کسی درباره نتایج حمایت از کالای ایرانی به نفع رونق اقتصادی تردید ندارد، میافزاید: با این حال، تعداد خانوادههایی که واقعاً مطابق این باور عمل کنند، زیاد و فراگیر نیست. وی با تاکید بر این که حمایت از تولید کالاهای ساخت داخل، میبایست متناسب با ارزشهای اسلامی و ایرانی باشد، توضیح داده است: بهعنوان نمونه حمایت از «هر» کالای ایرانی با «هر» ویژگی و کیفیتی مقصود سیاستگذار حکیم نخواهد بود و اگر قطعهها یا کالاهایی هستند که استفاده از آن به کاهش عمر دستگاههای تولید، محصولات معیوب یا بدون استاندارد منجر میشود و به سلامت مصرفکننده زیان وارد میکند، توصیه حمایت مشمول آن نمیشود. همچنین این تصور که در ورای شعار سال ۱۳۹۷، خودکفایی در «تمام» کالاها، انکار استفاده از محصولات خارجی، بستن مرزهای تجارت، انزوای جهانی و اباطیلی شبیه به آن وجود دارد، از دیگر کجفهمیهایی است که موجب روگرداندن و تصدیق نکردن این ایده از طرف پارهای از بدنه جامعه میشود.
خاندوزی سپس به این پرسش اساسی پرداخته است که موانع التزام عملی به حمایت از کالای ایرانی چیست؟ وی دو مانع ذهنی و عینی را بر شمرده و در تبیین موانع ذهنی، به این موضوع اشاره کرده است که برخلاف عقلانیت اقتصادی که در تئوریهای مدرن اقتصادی ترویج میشود و افراد ولو بدون توجه به منافع ملی و صرفاً با تکیه بر چرتکه و جیب خود و به نفع خود، انتخاب میکنند، کارگردانان اقتصاد در مغرب زمین نسبت به ارزشهای ملی، خنثی و جهان وطنی نیستند. به طوری که با وضع دو اهرم فرهنگی و حقوقی نسبت به تصحیح انگاره حداکثر سازی منافع فردی بدون قید و شرط همت گماشتهاند.
وی در تشریح اهرمهای فرهنگی به کتاب چانگ از اقتصاددانان کرهای ساکن آمریکا اشاره کرده که وی در کتاب خود به خائن پنداشتن خریداران کالاهای خارجی نزد مردم کره در دهههای قبل اشاره کرده است. همچنین تزریق حس افتخار برای عبارت «ساخت کشورم» یا شعارهای رئیسجمهور فعلی آمریکا در خرید محصولات آمریکایی و هزاران برنامه دیگر، در همین زمینه است.
خاندوزی در تشریح اهرمهای حقوقی، به حمایتها و تشویقهای قانونی از تولیدکنندگان با درجه بالای محتوای بومی یا برقراری نرخهای مالیاتی بالا برای مصرف کنندگان کالاهای خارجی لوکس اشاره کرده و افزوده است: قوانین سختگیرانه برای مصرف خارج از الگوی انرژی و دیگر کالاهای راهبردی وضع شد تا اگر قیمتهای صرفاً بازاری موجب بازدارندگی رفتار مردم نبود، این قوانین و قیمتهای مالیاتی سبب حفظ منافع ملی شود.
این استاد دانشگاه علامه طباطبایی تهران در خصوص موانع ذهنی، با اشاره به واقعیات امروز مصرف کنندگان ایرانی تصریح کرده است: واقعیت آن است که طبقه فرامتوسط شهری در کشور ما، به شکل افراطی توسط ویروس «انسان صرفاً اقتصادی» آلوده شدهاند و گمان میکنند اگر در جایی نفع ملی ایرانیان با پرداخت درصدی بیشتر برای پوشاک وطنی یااندکی کیفیت کمتر برای لوازم خانگی داخلی حفظ میشود، نباید برای آن دست اهداف، هزینهای از جیب بپردازد. وی البته درباره یک مثال بارز یعنی خودروهای داخلی و با بیان این که در این زمینه انصافاً باید حق را به مصرف کننده داد، افزوده است: در گفت وگوهای عمومی جامعه ما، مصداق خاص خودرو، به عامل توجیه سرکشی از ایده حمایت از کالای ایرانی در دیگر مواضع بیربط و باربط تبدیل شده است و درنتیجه، مخاطب عام با وجود علم به منافع خرید کالای ایرانی، در عمل حاضر به پرداخت هیچ هزینهای برای منافع اجتماعی نیست.
به گفته وی، البته اقلیت دیگری نیز وجود دارند که حاضر به پرداخت هزینه نیستند اما نه بهسبب رسوخ ایده انسانِ اقتصادیِ محض، بلکه به دلیل نفوذ ویروس تفاخر و توهم ملحق شدن به طبقات بالا با معیار مصرف کالای خارجی و لوکس این کار را انجام نمیدهند.
خاندوزی با بیان این که موانع ذهنی نباید سیاستگذار را به این هوس بیندازد که بدون زیرسازی و تنها با اهرم فرهنگسازی و مشوقهای حقوقی، امکان هدایت همه رانندگان به جاده کالای ایرانی وجود دارد، افزوده است: بحث کیفیت و هزینه تمام شده کالاهای ایرانی برای مصرف کننده مانع عینی است. در این باره، مردمِ جامعه را میتوان سالها با اهرمهای فرهنگی و حقوقی به حمایت از کالاهای وطنی ترغیب کرد اما در بلندمدت، کالای تولید داخل باید بتواند بهتنهایی از حیثیت خویش دفاع کند. کالای باکیفیتی که هزینه تمامشده قابل هماوردی با دیگر رقیبان دارد، حتی با ضعف اهرم فرهنگی و حقوقی نیز خواهد توانست موقعیت خویش را در بازار داخل و حتی خارج اثبات کند. البته در این میان، هیچ کشوری بدون برطرف کردن موانع ذهنی، و سالها همراهی و هزینه پرداختن دولت و ملت، به مرزهای بهترین محصولات نرسیده است.
خاندوزی در خاتمه یادداشت خود، توصیههای زیر را برای رفع موانع عینی مورد تاکید قرار داده است:
1- اتخاذ یک سیاست صنعتی برای اولویت بندی حمایت دولت و مجلس و… از فعالیتهای خاص تولیدی.
2- در کنار سیاست صنعتی، توجه به لایه حمایتهای عام دولت از تولید کالای ایرانی شامل کاستن از سود فعالیتهای غیر مولد به سطحی کمتر از تولید، از روشی مانند ایجاد شفافیت.
3- پرهیز و زدودن رانتهای ناشی از حمایت با تمرکز بر موفق ترین تولیدکنندگان با قابلیت رصد، مواخذه و پاسخ گویی بیشتر، ایجاد شفافیت و زمانمند و مشروط به عملکرد کردن حمایت ها.
خاندوزی تصریح کرده است: اگر این مانع عینی مدنظر سیاستگذار قرار نگیرد، احساس جامعه از شعار «حمایت از کالای ایرانی»، مهربانی یکطرفه از سوی خریدار و بی مهری و بیصداقتی از سوی دولت و تولیدکننده است. این گونه است که باز هم مردم بهرغم علم به منافع تولید کالای وطنی، در عمل پای چنین توافق یک سویهای نخواهند رفت.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.