پای درددل تولیدکنندگان کارخانهها و کارگاههای تولید در شهرک صنعتی مشهد؛ کالای داخلی، چشم انتظار گره گشایی
پشت دیوارهای شهرک صنعتی توس مشهد، جاییکه هزار واحد صنعتی و کارگاهی جا گرفتهاند، سفره ٣٠هزار کارگر به چرخ تولید این واحدها چشم دوخته است؛ کارخانهها و کارگاههایی که امروز یا با حداقل ظرفیت کار میکنند یا در فضای غبارآلود تولید، نفسشان به شماره افتاده است. حتی تولیدکنندگانی که هنوز کمرشان زیر بار مشکلات تولید خم نشده است، دل پُردردی دارند.
نامگذاری سال به نام «حمایت از کالای ایرانی»، پای ما را تا ١۵کیلومتری مشهد برای سرزدن به واحدهای تولیدی شهرک صنعتی میکشاند. فضای چندصدهکتاری این مجموعه، تا چشم کار میکند، کارخانه است و کارگاه تولیدی. در جستوجوی تصویر سالهای دور این شهرک، که در هر ساعتی از روز، خودروهای حمل بار و کامیونها درحال حملونقل کالا بودند، وجببهوجب شهرک را گز میکنیم. محوطه و خیابانهای داخل شهرک سوتوکورند. با گذشت حدود یک ماه از آغاز سال، هنوز قفل خیلی از کارخانهها و کارگاهها باز نشده است.
کارگران طلبکار، کارخانههای تعطیل
از پشت میلهها، به محوطه بزرگ یکی از کارخانههای تولیدی نخ نگاه میکنیم که چیزی شبیه ساختمانهای متروکه و خاکخورده است. درِ اصلی و اتاقک نگهبانی قفل و زنجیر شده است. درِ ساختمان ورودی و بخشهای مختلف هم تاجاییکه به چشم میآیند، چفت و بست شدهاند. چنددقیقهای از حضورمان نگذشته است که سه کارگر به جمع ما میپیوندند. یکی از کارگرها با تصور اینکه ما هم مثل خودش از این کارخانه طلبکار هستیم، باب صحبت را باز میکند. دنبال معوقه حقوقش از سال٩۶ است. ١٣سال در این کارخانه مشغول به کار بوده، اما آخر سال٩۶ بهدلیل مشکلات مالی درکنار دیگر کارگران از کار برکنار شده است. نوروز٩٧ سفره خانوادهاش خالیتر از هر زمان بوده و حالا دغدغه بیکاری، فکرش را مشغول کرده است. پنجماه حقوق و عیدی، طلبش از کارخانهای است که اگر بازار تکانی نخورد، باید منتظر شنیدن خبر ورشکستگیاش باشد.
محسن، تنها کارگر طلبکار این کارخانه نخ نیست؛ ٢۵٠کارگر دیگر این کارخانه هم به سرنوشت مشابه او گرفتار شدهاند. واردکنندگان پوشاک چینی را لعن و نفرین میکند و افسوس میخورد به روزهایی که چرخ تولید این کارخانه، سالیانه، چندهزار تن نخ برای مواد اولیه پارچه و پوشاک، تولید میکرد و حالا نفسش بریده است. حین صحبتها نگهبان کارخانه از راه میرسد. چرایی تعطیلی کارخانه را جویا میشوم. میگوید: برای کدام بازار تولید کنیم؟ مدیرعامل، همه کارگرها را آخر سال رد کرد تا حداقل از پرداخت حقوق برای یکیدو ماه اول سال خیالش راحت باشد. در حال حاضر کارخانه تعطیل است. احتمالا تا قبل از خرداد، دوباره خط تولیدمان راه میافتد.
کِیفِ مافیا و چتربازان کوک، دل ما خون
مسیر چند کارخانه دیگر را در شهرک صنعتی مشهد پیش میگیریم. ورود به برخی کارخانهها، حکایت گذر از هفتخان رستم است. در مواردی برای ندیدن و نشنیدن صحبت کارگران سد راهمان میشوند. برخی کارخانههای اسمورسمدار هم برای آشکارنشدن وضعیتشان مانعاز ورودمان میشوند. دراینمیان، مدیر فروش یکی از کارخانههای معروف درزمینه لوازم الکترونیکی، پیششرط صحبتهایش از وضعیت این کارخانه را ذکرنشدن نام خودش و کارخانه تعیین میکند. واحدی درحال ورشکستگی است و خط تولیدش چندماهی است تعطیل شده، اما اگر این موضوع آشکار شود، همان اجناس ذخیره در انبارها هم یا فروش نخواهند رفت یا شکارچیان و فرصتطلبان، از موقعیت ورشکستگی برای شکستن قیمت پایه اجناس استفاده خواهند کرد.
نبود تناسب بین عرضه و تقاضا و واردات و قاچاق بیرویه کالا درمقابل هزینه زیاد تولید در داخل کشور، دلایلی هستند که این مدیر فروش، درباره تعطیلی و رکود خط تولید کارخانهاش بیان میکند.
درددلهایش از وضعیت راکد بازار را با نگرانی از آینده کاری خودش ادامه میدهد: بگویید مراجع فتوا دهند خرید جنس مشابه با کالای ایرانی حرام است؛ وقتی سفره کارگران خودمان خالی است و تولیدکنندگان زمینگیر، چرا دروازههای واردات به روی کالاهای چینی و غیرایرانی باز است؟ در این شرایط، کِیفِ مافیا و چتربازان کوک و دل ما خون است.
کپی کالای ایرانی، به دست چینیها!
واحدهای تولیدی که مواد اولیه آنها پلاستیک است، در شهرک صنعتی مشهد کم نیستند؛ از تولید لوازم جانبی خودرو گرفته تا کالای کودک، لوازم خانگی، ابزارآلات و…
بین این مجموعهها، سراغ یکی از کارخانههایی میرویم که باوجود مشکلات، هنوز چرخه تولیدش از کار نیفتاده است. تمام لوازم موردنیاز کودک، از کالسکه تا شیشه و پستانک، مسواک، قمقمه آب و… در این کارخانه تولید میشود. باوجود رونق در خط تولید کالای کودک، پای انتقاد از تولیدات چینی، اینجا هم درمیان است. یکی از پرسنل خط تولید این مجموعه، دو شیشه شیر کودک را که ظاهری مشابه دارند، برایمان میآورد و توضیح میدهد: یکی از تولیدات انحصاری و خاص ما را چینیها کپی و در ظاهری مشابه، روانه بازار کردهاند. از این نمونهکپیبرداریها در بازار فراوان است که متأسفانه خود مافیای واردات کشورمان باعث و بانی آن است. نمونه تولیدات ما را به چین میبرند و ازآنجاکه هزینه تولید اجناس چینی کمتر از اجناس تولید داخلی است، درنهایت سفارش کالا را به چینیها میدهند. ضربالمثل «از ماست که بر ماست» بر بازار تولید ما حاکم شده است و در این بازار، مافیای واردات جولان میدهد. اگر دولت و سازمانهای وابسته از تولید داخلی بیشتر حمایت کنند، هزینه تولید داخلی واقعیتر و بهصرفهتر خواهد شد. درواقع تولیدکننده داخلی، قدرت رقابت با تولیدکننده خارج را خواهد داشت.
بُنجُلهای چینی، آفت تولید
سراغ یکی دیگر از تولیدکنندگان پلاستیک میرویم که چراغ قوه، ابزارآلات ساختمانی و تجهیزات پلاستیکی را در خط تولید دارد. تعداد کارگران نسبتبه گذشته تعدیل و کم شده است، اما مدیر تولید وضعیت فعلی این واحد تولیدی را در مقایسه با کارخانهها و برندهای بزرگی که زمین خوردهاند، «عادی» توصیف میکند. بیشترین دغدغه و گلایه این تولیدکننده از سازمان تأمین اجتماعی و دارایی است و در مرحله بعدی «بنجلهای چینی که به یکسوم قیمت تمامشده اجناس مشابه تولید داخلی، وارد بازار میشوند. این اجناس، بازار را اشباع کردهاند و آفت تولید داخلیمان شدهاند.» صحبتهای این تولیدکننده به گلایه از نرخ زیاد و نامتعارف بهره بانکی هم میرسد. او میگوید: مواد اولیه تولیدمان را با چک و قرض جور کردیم و تجهیزات کارگاه پلاستیک را با وام بانکی سنگین راهاندازی کردیم، اما حالا اجناس تولیدی روی دستمان مانده است. اینکه با حرف و شعار بگویند از کالای ایرانی حمایت میکنیم، چرخ تولید را نمیچرخاند. اول باید مشکلات ساختاری، بیمه، مالیات و ضعفهای بانکی را حل کنند، بعد انتظار رونق در کالای ایرانی را داشته باشند.
بازکردن گرههای تولید، دست مسئولان است
بین واحدهای تولیدی شهرک صنعتی مشهد، کموبیش شرکتهای دانشبنیان هم که وارد عرصه تولید شدهاند، دیده میشوند. شرکت دانشبنیان «مکاترونیک ژاو»، یکی از همین شرکتهاست. محیط کارگاهی کوچک در دل این شرکت، روباتهای صنعتی و دستگاههای آزمایشگاهی را بعداز پژوهش و طراحی، ساخته و روانه بازار میکند. دستگاههایی نظیر شستوشوی کانالها و جویهای شهری، نمونه روباتهایی هستند که این مجموعه، توانایی تولید آن را دارد، اما به گفته دکتر حسین اختراعی، مدیرعامل این شرکت دانشبنیان، شهرداری در سالهای گذشته، دستگاههای موجود را از چین وارد کرده است.
دکتر اختراعی، حمایتنشدن کالای ایرانی را فقط متوجه مصرفکننده عام نمیداند و معتقد است دستگاههای دولتی و سازمانها و ارگانهایی نظیر شهرداری، بیشتر از هر گروه و نهادی به تولید داخلی ضربه میزنند. به گفته وی، سازمانهای بزرگ بهراحتی پول به تجهیزات چینی میدهند، اما وقتی قرار است از تولیدکنندگان داخلی خرید کنند، هزار اما و اگر و حسابوکتابکردنهایی را که به نفع خودشان باشد، پیش میکشند.
مگر تولیدکننده بنگاه املاک است؟ هزار دردسر و گرفتاری دارد. باید سرمایه و تولیدی که برای آن زحمت کشیده، نقد شود تا به تولیدش ادامه دهد، درغیراینصورت دادن ملک و ساختمان در این بازار رکود فروش به چه درد تولیدکننده
میخورد!
این تولیدکننده تجهیزات آزمایشگاهی و روباتهای صنعتی برای حمایت از کالای ایرانی بر این نکته نیز تأکید میکند که ابتدا باید مسئولان و مدیران، نگرش خود را تغییر دهند. او تأکید میکند: قوانین دستوپاگیر، معضلات بیمه، سختگیریهای بیجا و تعلل در صدور مجوزها را رفع کنند و در گام بعدی، سیاستهای تشویقی برای تولیدکننده درنظر بگیرند. درکنار رفع این مشکلات، تولید داخلی خودبهخود جان میگیرد و جای خود را در بازار پیدا میکند. در این مرحله، مسئولان بروند و از غیرت ملی و فرهنگسازی برای خرید کالای ایرانی صحبت کنند. وقتی هزاران گره به دست خودشان به پای تولید بسته شده است، چطور انتظار دارند این گرهها را مردم باز کنند؟!
دکتر اختراعی با ذکر نمونهای، از برخورد اداره استاندارد گلایه میکند و میگوید: اداره استاندارد وقتی تجهیزات دستگاهی خارجی باشد، با سختگیری کمتری مجوز میدهد. کافی است دستگاه ساخت ایتالیا، فرانسه، آلمان یا جای دیگری باشد، اما تا پای تولید «ساخت ایران» بهبیان میآید، ذرهبینها را برمیدارند تا دنبال ایراد از تجهیزات باشند. این شیفتگی به کالای خارجی در خود دستاندرکاران نیز دیده میشود؛ آنوقت از مردم توقع دارند برای خرید کالای داخلی غیرت داشته باشند. چرا از خودتان شروع نمیکنید؟!
اخلاق تجارت از بین رفته است
راه شهرک صنعتی را بهسمت برگشت به مشهد در پیش میگیریم. بیرون از شهرک در دو طرف بزرگراه، واحدهای تولیدی و خدماتی دیواربهدیوار ردیف هستند. بین واحدهای تولیدی، اوضاع کارگاههای این طرف دیوارهای شهرک صنعتی هم با مجموعههای داخل شهرک فرقی ندارد. گلایهها مشترک و مطالبهها یکی است. وارد یکی از مجموعههای تولیدی پوشاک در حاشیه بزرگراه میشویم؛ واحدی که نان سفره بیش از ٣٠٠کارگر از آن تأمین میشود. این روزها که بازار پوشاک بعداز خریدهای نوروزی راکد شده است، خط تولید این کارگاه هنوز راه نیفتاده و همان اجناس قبلی را میفروشند.مدیر مالی مجموعه در توضیح توقف مقطعی تولید این برند قدیمی و معروف پوشاک مشهد میگوید: بازار فروش مثل گذشته نیست. این وضعیت نهتنها مربوطبه بازار داخلی است، بلکه بازار خارجی را نیز شامل میشود. در گذشته، سالیانه حجم زیادی از پوشاک این واحد تولیدی را به کشورهای عربی صادر میکردیم، اما با کاهش روابط و سایهانداختن مسائل سیاسی در این زمینه، فروش اجناسمان به آن کشورها کم شده است.
بخشی از گلایههای این تولیدکننده، پای خریداران عمده و بازرگانان را پیش میکشد. او میگوید: متأسفانه اخلاق تجارت در بین بازرگانان، خریداران عمده و در سطوح دیگر بازارمان از بین رفته است. همین مسئله درکنار دیگر مشکلات به تولید ضربه میزند. اگر انصاف، صداقت، اعتماد و پشتکار بازاریان قدیم کمرنگ نمیشد و از بین نمیرفت، در بازار فعلی، برخی مشکلات تولید، اینقدر بحرانی
نمیشد.
تعطیلی هر واحد تولیدی ؛ یعنی افزایش آسیبهای اجتماعی
بین تولیدکنندگان مختلف سراغ یک تولیدکننده در عرصه قطعات خودرو هم میرویم. ابولقاسم آروند، حمایت از تولید داخلی درزمینه قطعات خودرو را درگرو تقویت تولیدات انبوه میداند و میگوید: تولید کارخانههای داخل کشور درزمینه قطعات موتور و گیربکس (جعبهدنده) در گذشته فقط پاسخگوی ٣٠درصد نیاز بود؛ لذا ٧٠درصد دیگر از چین و تایوان وارد میشد. خوشبختانه در حال حاضر این ارقام برعکس شده و ٧٠درصد قطعات گیربکس از تولیدات داخلی خودمان است. به گفته این تولیدکننده قطعات خودرو، در برخی موارد چون تولید یک کارخانه انبوه نیست، خودروسازان ترجیح میدهند یکجا قطعات خودرو را به چین سفارش دهند تا هزینه نهایی با تعداد سفارش زیاد، کاهش یابد. درحالیکه اگر از کارخانههای داخلی برای تولید انبوه حمایت کنند، چه نیازی به واردات از چین داریم؟! این واردات به تولیدکنندگان خُرد آسیب میزند و نهتنها منجر به معضلات مالی در بستر یک خانواده میشود، بلکه آسیبهای اجتماعی را نیز افزایش میدهد.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.