از شعار تا عمل در سال توليد ملي ، حمايت از كار و سرمايه ايراني
ده ماه از شعار توليد ملي ، حمايت از كار و سرمايه ايراني گذشت و تازه به این نتیجه رسیده ایم که تحریم ها نقشی مهم و اساسی را در تصمیم گیریهای اقتصادی کشور ایفا می نمایند (سخنرانی آقاي احمدی نژاد – 27 دیماه در صحن مجلس شورای اسلامی).
از ابتدای سال هر گاه سخن از تحریم به میان می آمد می شنیدیم اثری ندارد و باعث اعتلا و بالندگی و رشد شده است و با این دیدگاه تمامی دستگاههای دولتی دست به دست هم دادند تا چون تحریم ها بی اثر بوده اند و کشور امادگی ذهنی تبعات ناشی از تحریم ها را دارد اقدام به قطع اندک نفس باقی مانده در کالبد نیمه جان تولید نمایند:
1- وزارت اقتصاد با اهرم امور مالیاتی هر چه در توان داشت بکار گرفت تا با افزایش بی رویه مالیتهای عملکردی و ارزش افزوده کمبودهای نقدینگی قوه مجریه را از تولیدکننده که همیشه پای کار بوده بستاند. نه تنها با رسیدگیهای غیر کارشناسی مالیات علی الراس سر لوحه قرار گرفت و به گفته خود متولیان سهم مالیات را در حوزه تولید حدود 21% افزایش دادند که اقدام به حسابرسی ارزش افزوده نموده و ارقامی کلان را به تولید کننده اجحاف نمودند (کدام واحد تولیدی در شهر ها فعالیت می نماید که باید1/2% از 5% ارزش افزوده را به عنوان سهم شهرداریها پرداخت نماید؟)
2- علیرغم شعارهای فریبنده درسال حمایت از تولید , سرمایه و کار ایرانی بانکها شمشیر دو لبه خود را تیزتر از قبل بکار گرفته و با افزایش سهم مشارکتی مالی تا 28 % (هزینه های سود + کارشناسی + …) ریشه بی رمق تولید را ضربه زدند , قراردادهای منعقده را بصورت یکطرفه اصلاح نمودند , بدهیهای گذشته را حال نموده و بصورت سود در سود مطالبه نمودند , مصوبات ستاد تسهیل موضوع مواد 28 و 29 را اجرا ننمودند و با تولید کننده نگون بخت مانند کلاهبرداران بالفطره برخورد نمودند .
3- تامین اجتماعی در جائیکه در همه دنیا میانگیني حدود 5/10 درصد را به خود اختصاص داده با دريافت 5/16 تا 23 درصد حق بيمه تمام همت خود را بکار گرفت تا اندک نقدینگی تولید کننده را مال خود کند تا در این نبرد نابرابر نا کام از صحنه خارج نشود. نمی دانم نقش صندوق های حمایتی بیمه کجاست ؟ و آیا وظیفه تامین اجتماعی تنها اخذ حق بیمه است ؟
4- بانک مرکزی در شرایطی که انتظار می رفت سبدی حمایتی برای تولید کننده فراهم آورده و نرخ ارز پایه 1226 را برای تامین مواد اولیه کاهش و برای صادرات نيز شرايط تسهیلاتی مناسبي فراهم آورد تا نقش ارزش افزوده تولید نمایان شود با افزایش نرخ ارز مرجع به ارز مبادلاتی به یکباره سهم سرمایه در گردش واحدهای تولیدی را به بیش از 2 برابر رساند و شرایط را برای شمشیر دولبه بانکهای ربا گیرنده فراهم نمود.
5- شرکتهای مادر تخصصی تولید کننده مواد اولیه همچون پتروشیمی و ذوب آهن در جائیکه ارز مرجع دریافت می نمایند اقدام به افزایش غیر قابل تصور در مواد ولیه خود به واحدهای تولیدی نمودند و حاشیه سود بسیار اندک تولید را به زیر صفر رساندند.
6- بورس با سختگیریهای غیر کارشناسانه عملا راه را بر عرضه مواد اولیه بست و البته راه را برای دلالان و واسطه ها باز نمود.
7- در قانون اصلاح یارانه ها به تنها سهمی که دولت تقبل نموده بود به حمایت از تولید اختصاص دهد به چرخه تولید تزریق نشد (امارهای مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی می گوید از تعهد تزریق 35 تا 50 درصدی دولت در چرخه حاملهاي انرژي ، تنها حدود 3 درصد آنهم با تغییر مبانی محاسبات اجرایی شده است) بلکه افزایش حامل های انرژی کمر خم تولید را فشاری مضاعف داد.
8- عدم پایبندی دستگاههای اجرایی به قوانین نیم بند , تعدد صادر كنندگان مجوزها ,نبود ديدگاههاي كارشناسي در حوزه نظارت , ناتواني از تعريفي واحد در واژه تسهیل در تولید ,تغييرات بي رويه و متعدد مديران ، ورود ادبيات سياسي به حوزه توليد ، ورود كليذژد واژه هايي جديد در تعاريف اقتصاد توليدي و هزاران دليل ديگر كه براي بسياري از توليد كنندگان واضح و مبرهن است سدی محکم در جلوگیری حمایت از کار ایرانی بوجود آورد.
9- بسیاری از موارد مشابه که در نهان خانه دلسوختگان صنعت و معدن دل و روحشان را آتش زده و از حوصله این نوشته خارج است دست به دست هم دادند تا با همه توان جلوی اعتلای تولید و تحقق شعار سال 91 يعني توليد ملي ، حمايت از كار و سرمايه ايراني را بگیرند ، خود تحريمي ها آنچنان ضربه محلكي به پيكر نيمه جان توليد زده است كه تحريمهاي بيگانگان به گرد آن هم نميرسند هرچند بخواهيم تحريمهاي ديگران را بزرگ جلوه دهيم .
بعد از ده ماه تازه به این نتیجه رسیده ایم که اقدامات 9 گانه بالا نقش اساسی نداشته اند و این تحریم ها بوده اند که نقشی ممتاز و اساسی را در کندی و توقف تولید ایفا نموده اند.
آنهایی که معتقدند باید شعار توليد ملي ، حمايت از كار و سرمايه ايراني در سال آینده هم تمدید شود اعتقاد دارند در 2 ماه باقیمانده سال 91 و سال آینده اتفاقاتی خارج از این قواعد رخ خواهد داد ؟ سری به شهرکهای صنعتی زده ایم تا گرد ماشینهای تولید که خاموش هستند را با چشم سر ببینینم و با چشم دل درک کنیم ؟ آيا به سراغ آمار واحدهايي كه در سال 91 تعطيل شده اند رفته ايم ؟ آيا به ملاقات خانواده هايي كه همسران و پدران كارگرشان بيكار شده اند رفته ايم ؟ آيا آمار مفاسد اجتماعي ناشي از بيكاري را تحليل كرده ايم ؟ آيا … ؟ كجاست آن قهقهه هاي عاشقانه كانون خانواده ؟ كجاست عوامل اجرايي فكر باند توليد ملي ، حمايت از كار و سرمايه ايراني .
از طلا گشتن پشیمان گشته ایم مرحمت فرموده ما را مس کنید.
محسن خندان دل – نایب رئیس و سخنگوی خانه صنعت ، معدن و تجارت
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.