اقتصاد دانشبنیان؛ راهکاری برای رهایی از توسعه وابسته
در بین نویسندههایی که تاکنون درخصوص تاثیر جهانیشدن بر دنیای مدرن نظریهپردازی کردهاند، مانوئل کاستلز به دلیل ارائه تقسیمبندی جدیدی از وضعیت کشورهای جهان جایگاه ویژهای دارد. در واقع قبل از وی نویسندههایی که اقدام به تحلیل جایگاه اقتصادی کشورهای جهان کرده و تزهایی را برای توسعه کشورهای در حال توسعه مطرح میکردند، به دو دسته تقسیم میشدند.
گروه اول نویسندههایی هستند که به مکتب نوسازی معروف بوده و تنها راه توسعه را تقلید از الگوی کشورهایی غربی عنوان میکنند. در این گروه افرادی مانند پارسونوز و مور ولرنر قرار میگیرند.
گروه دوم نویسندهها به نظریهپردازان مکتب وابستگی هستند، افرادی که معتقدند که عقبماندگی کشورهای جهان سوم به علت استعمار کشورهای پیشرفته صورت گرفته است و تنها راه رسیدن به پیشرفت، تلاش برای خودکفایی به وسیله توسعه صنایع در جهان سوم است. در این گروه افرادی ماندن رائول پریش و فورتادو قرار میگیرند.
در واقع نظریه دوم براساس تز جانشینی واردات طراحی شده بود. براساس این تز کشورهای جهان سوم باید با برنامهریزی تلاش کنند تا تمامی نیازهای داخلی را در کشور خودشان تامین کنند. با این حال تجربه نشان داده است که به دلیل وابستگی به مواد اولیه صنعتی و تکنولوژی، اجرای این تز با مشکلات فراوانی در این کشورها مواجه شد، به طوری که برخی کشورهای جهان سوم از تز جانشینی واردات به تز توسعه براساس تولید صادراتمحور حرکت کردند.
این تز باعث شد تا برخی کشورهای در حال توسعه با همکاری شرکتهای غربی اقدام به راهاندازی خطوط صنایع مصرفی در کشورهایی خود کنند و بعد از مدت کوتاهی بتوانند بخشی از بازار صادرات جهان را تصاحب کنند.
هرچند ظاهر این مسئله نشاندهنده توسعه این کشورها در دهههای اخیر میباشد اما تقسیمبندی کاستلز نشان میدهد که برخلاف تصور عامه، این کشورها هنوز وابسته هستند یا به قول کادوسو و فالتو توسعه آنها «توسعه وابسته» است.
درحقیقت کاستلز معتقد است که در جهان امروز کشورهای جهان به چهار گروه تقسیم میشوند، گروه اول تولیدکنندگان متکی به اطلاعات هستند، یعنی تولید آنها دانشمحور است. گروه دوم تولیدکنندگان کالاهای دارای حجم زیاد و متکی به کار ارزانقیمت بوده و گروه سوم تولیدکنندگان مواد خام و گروه چهارم تولیدکنندگان مازاد اقتصادی متکی به نیروی کار کم ارزش هستند.
براساس تز کاستلز میتوان استنباط کرد اگر امروزی برخی کشورها با توسعه صنایع مصرفی توانستهاند توسعه بیابند، درواقع هنوز در عصری که اطلاعات محور شده است، از نظر دانش و تکنولوژی وابسته هستند، به طوری که تداوم پیشرفت آنها تابعی از مطابقت این کشورها از کشورهای اروپایی است.
اما راهکار خروج از این بنبست چیست؟ حرکت به سمت اقتصاد دانشبنیان یکی از راهکارهایی است که کشورهایی مانند ایران که دارای سرمایه انسانی درخورتوجهی بوده و در تولید علم پیشرو هستند، میتوانند انتخاب کنند. براین اساس این کشورها باید با سرمایهگذاری مناسب بسترهای لازم برای توسعه صنایع دانشبنیان را فراهم کنند تا رشد و توسعه آنها از نوع وابسته نباشد.
محسن جزایری
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.