کارآفرينان،ملکه های زنبور عسل عرصه تولید
چند درصد مردم تلاش كردند ایده خود را جامه عمل بپوشانند؟ باور غلطی كه در بین مردم وجود دارد این است كه فكر می كنند برای راه اندازی یك شغل یك سرمایه هنگفت نیاز است. كارآفرین فرصت آفرین و شكارچی فرصت است. كارآفرین ریسك پذیر، آینده نگر و مهم تر از همه عمل گرا است. خیلی از افراد كه ایده هایشان در حد حرف است. هیچ كدام حاضر نیستند وارد كار شوند. اگر وارد شوند بسیاری از تفكرات غلط آن ها درباره كسب و كار از بین می رود.كارآفرینان كسانی هستند كه به استقبال خطر می روند تا با ایجاد کار و اشتغال بسترهای توسعه کشور ر فراهم کنند.
جوان باشی، مستعد و خلاق هم باشی، همت و پشت كار هم به آن اضافه كنی، میشوی یك نیز كارآفرین. موفق كسی كه روزمره شدن زندگی به مذاقش سازگار نیست، كسی كه نمی تواند 30 سال از بهترین سال های عمرش را چشم و گوش بسته در کنج یک اداره درجا بزند تا بازنشسته شود. کسی که دوست دارد مانند ملکه زنبور عسلی باشد تا هزاران زنبور کارگر را به دور خود جمع کند تا صدها کیلوعسل شیرین و مرغوب تولید کند.
این ها بخشی از اشارات کارآفرینانی است که درمیزگرد هفته نامه فراخبر حضور یافته اند تا از دغدغه های کارآفرینی بگویند.کسانی که معتقد هستند که می شود در زمانی که مدام مسئولان از بیکاری جوانان تحصیل کرده آمار و اطلاعات می دهند با توسعه تفکر کارآفرینی، ریشه بیکاری را در کشور خشکاند.افرادی که برخلاف تصور عموم بزرگترین سرمایه شان نه سرمایه مادی آن ها که خلاقیت و عشق به کار و تولید بوده است در غیر این صورت آن ها نیز می توانستند مانند بعضی از افراد وارد عرصه فعالیت های راحت طلبی شده و با دغدغه کمتری زندگی کنند.
به نظر شما چرا تفکر کارآفرینی در جامعه ما نهادینه نشده است و نتوانسته ایم فارغ التحصیلان دانشگاهیمان را کارآفرین نماییم؟
حسن حسینی،رئیس خانه صنعت،معدن و تجارت خراسان رضوی:واقعیت این است که در دهه های گذشته دولت یکی از کارفرماهای عمده ای کشور بوده است.کارفرمایی که کارجویان به آن به صورت مسئولی که همواره آب باریکه ای را برای امرار معاش تامین می کند،می نگریسته اند. از طرفی این موضوع را باید در نظرگرفت که بخش خصوصی در ایران از اواخر دهه 40 و اوایل دهه 50 شکل گرفته است.در آن سال ها واحدهای تولیدی مانند ایران ناسیونال با شروع فعالیت آغازگر فعالیت بخش خصوصی در ایران بودند.حال اگر ایران را با کشورهایی مانند آلمان که فقط کارخانه بنز در آن سابقه 110 ساله دارد مقایسه کنیم متوجه می شویم که بخش خصوصی در کشورما ،بخش جوانی است که باید هنوز برای تقویت آن تلاش کنیم تا کم کم نقش این بخش در اقتصاد کشور پررنگ شود.
در کنار این مسئله کم اعتقادی بخش دولتی در سال های گذشته به بخش خصوصی نیز باعث شد تا نتوانیم از ظرفیت های این بخش در کارآفرینی استفاده کنیم. علت هم مشخص است،دولت در ایران به درآمدهای نفتی متکی بوده و کمتر به مالیات های حاصله از فعالیت بخش خصوصی نیازمند بوده است.البته در حال حاضر به دلیل کاهش درآمدهای نفتی مقداری نگرش دولتی ها به بخش خصوصی تغییر کرده است به طوری که هم اکنون بیشتر به بخش خصوصی بها می دهند.در مورد مشهد هم به دلیل اینکه این شهر اقتصادش وابستگی زیادی به اقتصاد زائر دارد، کمتر از میزانی که لازم بوده در دهه های گذشته به بخش تولیدی توجه شده است چرا که دایر کردن واحد صنفی و عرضه اجناس بر تولید ارجحیت داشته است.
حسین قنبری،رئیس کانون کارآفرینان برترخراسان رضوی: كارآفريني عبارتست از فرآيند نوآوري و بهرهگيري از فرصتها، با تلاش وپشتكار بسيار همراه با پذيرش ريسكهاي مالي، رواني و اجتماعي كه با انگیزه كسب سود مالي، توفيق طلبي، رضايتبخشي و استقلال صورت پذيرد. به بيان ديگر كارآفريني فرآيندي است كه منجر به ايجاد رضايتمندي و يا تقاضاي جديد ميگردد. كارآفريني ميتواند فرآيند ايجاد ارزش از راه تشكيل مجموعه منحصر به فردي از منابع به منظور بهرهگيري از فرصتها معني شود. همه بر اين باورند كه كارآفريني، موتور محركه توسعه اقتصادي كشورهاي توسعه يافته و در حال توسعه است. سه دليل مهم كشورها براي توجه به مقوله كارآفريني، توليد ثروت، توسعه تكنولوژي و اشتغال مولد است. درحالي كه در كشور ما به اشتباه اين مفهوم صرفاً با اشتغالزايي مترادف شده و فقط براي حل مشكل اشتغال به سمت كارآفريني پيش ميرويم.
در كشور ما كارآفرینی هنوز در مرحله ترویج است. حتی آموزشهای ما هم خیلی سیستماتیك نیست و جنبه ترویجی دارد. فعلا در حال اشاعه فرهنگ آن هستیم و داریم به همدیگر یاد می دهیم كه كارآفرینی چیست. كارآفرینی یك عزم ملی می خواهد. یكی از مشكلات بزرگ در این میان بروكراسی ادرای و قوانین و مقراراتی است كه باعث شده نتوانیم كارآفرینی را جلو ببریم.
خطر پذيري مالي زياد مانند ترس از دست دادن سرمايه شخصي،عدم دست يابي به منابع مالي براي سرمايه گذاري،فقدان مهارت توسط جوانان تحصیل کرده،قوانين و مقررات بانکي،قوانين مالياتي، قدیمی بودن قوانين تجارت و مقررات گمرکي، قوانين و مقررات صادرات و واردات، مقررات ورشکستگي از جمله موانعی است که باعث شده در ایران ترویج کارآفرینی با کندی پیش برود.
محمد حسین روشنک،عضوهیئت نمایندگان اتاق بازرگانی ایران و چهره ماندگار کار و تولید: به نظر من هنوز کارآفرینی در ایران بدرستی تعریف نشده است.به نظر می رسد اگر بتوانیم تعریف درستی از کارآفرینی ارایه دهیم بسیاری از مشکلاتی که هم اکنون در عرصه اقتصاد با آن مواجه هستیم برطرف می شود. درحقیقت اقتصاد در هر بخشی اعم از تولیدی،خدماتی و عمران بدون تعریف کارآفرینی، ظرفیت رشد را ندارد.
در قدیم کارآفرینی بخش خصوصی در مقابل اقتصاد دولتی و سوسیالستی تعریف می شد.کارآفرینی فعالیت اقتصادی است که ریشه در بخش خصوصی دارد و اصولا مهمترین عامل در موفقیت کارآفرینی همین تکیه بر بخش خصوصی بودن است. کارآفرین مانند ملکه زنبور عسل است. همانطور که ملکه زنبور عسل در یک کندو هزاران زنبور کارگر را به دور خود جمع کرده و باعث تولید عسل می شود،یک کارآفرین نیز با توان و روحیه ای که دارد می تواند افراد مختلفی را دورهم جمع کرده و به نیروی آن ها به منظور تولید و خدمات مثبت جهت بدهد تا اقتصاد پویا و در حال رشد ایجاد شود .
اما شما تصور کنید اگر کندوی عسلی ملکه نداشته باشد چه پیش می آید؟ درچنین صورتی زنبورهای کارگر پخش شده و دیگر عسل تولید نمی کنند. در خصوص کارآفرینی نیز ما باید به سمتی برویم که برای بکارگیری زنبورهای کارگر،ملکه زنبور عسل پروش دهیم. افرادی که می توانند با خلاقیت اقدام به ایجاد و توسعه مشاغل مختلف نموده و بسترهای اشتغالزایی و رشد تولید و صادرات را فراهم کنند.
برخلاف تصور عموم که فکر می کنند،کارآفرینی وابسته به سرمایه است تجربه ثابت کرده است که افراد زیادی با داشتن سرمایه در کسب و کار شکست خورده اند اما از طرفی دیگر بسیاری از افراد بوده اند که با وجود نداشتن سرمایه به دلیل دارا بودن روحیه کارآفرینی و خلاقیت توانسته اند در کسب و کار موفق شوند.
براین اساس اعتقاد دارم کارآفرینی ذاتی و استعدادی است که باید در جامعه پروش داده شود. شما نگاه کنید در برخی از کشورها می آیند و پسربچه هایی که دارای استعداد هستند را کشف و از آنها بازیکنانی مانند ” زین الدین زیدان ” پرورش می دهند.خب ما هم باید در حوزه کارآفرینی همین کار را بکنیم.باید بیاییم و جوانانی که دارای استعداد هستند را شناسایی و بسترهای رشد آن ها را فراهم کنیم تا هر کدام از آن ها تبدیل به کارآفرینی نمونه و ملکه کندوی کار و تولید و توسعه شوند.
مرضیه سنوئی محصل کارآفرین نمونه: در ابتدا باید بگویم ایجاد فرصت های شغلی جدید و افزایش مستمر سطح اشتغال در گرو کارایی تمامی زنجیره های اقتصاد کشور و توجه به مقولهی کارآفرینی در کشور است.
وقتی من در سال 1346 وارد دانشگاه شدم بیشتر خانم ها رشته دبیری شیمی را بر رشته شیمی محض ترجیح می دادند چون آن زمان زمینه های ورود فعالیت خانم ها به عرصه تولید و صنعت فراهم نبود. اما به مرور بسترهای فعالیت زنان در عرصه کارآفرینی در کشور فراهم شد به طوری که در حال حاضر در خراسان رضوی و مشهد شاهد فعالیت صدها خانم در عرصه تولید و کارآفرینی هستیم.
هم اکنون حدود 65 درصد صندلي هاي دانشگاه ها توسط زنان اشغال شده در حالي که در بازار کار کشور، مشارکت زنان کمتر از 13 درصد است. به عبارتي مشارکت زنان کمتر از يک پنجم حضور آنها در دانشگاه هاي کشور است.با توجه به نرخ ورود زنان به دانشگاه ها جذب اين تعداد نيروي تحصيلکرده در سازمان هاي دولتي که بيشتر آنها با مازاد نيروي انساني مواجه هستند، عملي نیست. با توجه به دانش و مهارتي که زنان طي سال هاي اخير فرا گرفته اند، امکان ايجاد کسب و کار به صورت فردي و يا گروهي در رشته هاي مختلف تخصصي را دارند، ايجاد تفکر کارآفريني و ورود به کسب و کار در ميان آنها باعث مي شود تا بتوانند با بهره گيري از استعدادهاي بالقوه خود، افرادي خلاق، نوآور و خودباور شوند.
افزايش خلاقيت کارآيي و اعتماد به نفس نتيجه فعاليت زنان در مسئوليت پذيري هاي اجتماعي و اقتصادي است. کارآفريني براي زنان مي تواند منجر به تعامل اجتماعي، استقلال عمل بيشتر و در نهايت توانمندي آنها در عرصه هاي مختلف زندگي شود. مهمترين ويژگي کارآفريني براي زنان، افزايش توان مديريتي در آنها است که شکل گيري اين ويژگي در نهايت مي تواند منجر به مسئوليت پذيري بيشتر در عرصه هاي مختلف زندگي شود.
چگونه کارآفرینی را باید در کشور تقویت کنیم؟
حسینی: ارائه آسان تسهیلات، حمایتهای بیمه ای و معافیتهای مالیاتی بخشی از سیاستهای حمایتی است که دولت میتواند برای ایجاد فضای مناسب کارآفرینی در کشور اتخاذ کند. لازمه ایجاد فضای مناسب ایجاد هماهنگی بین سازمانهای متولی در حمایت از کارآفرین و ارایه یک استراتژی مشخص است.باید مزیتهای اقتصادی کشور شناسایی و بر اساس آن نوع حمایتها از بنگاههای جدید تعریف شود و با مطالعه و ارزیابی، تسهیلات پرداخت گردد. ارائه تسهیلات با سود های بالا در حال حاضر به گونهای است که خود به یک مشکل بزرگ برای کارآفرینان تبدیل شده است به گونهای که در بازپرداخت آن دچار مشکل میشوند.
همه کسانی که استعداد دارند میتوانند یک کارآفرین باشند البته به شرط آنکه بسترهای لازم برای آن فراهم شود. بهبود فضای اقتصادی مهمترین بستر گسترش فعالیتهای کارآفرینی است و وظیفه آن برعهده دولت میباشدکه با تدوین سیاستهای کلان خود در ایجاد این فضا مهمترین نقش را ایفا میکند.
یکی دیگر از راهکارهای تقویت کارآفرینی حمایت از بخش خصوصی است.در کشور ما بخش خصوصی همیشه ضعیف بوده درحالی که اسلام اهمیت ویژهای به مسئله احترام به مالکیت خصوصی و محترم شمردن تولید ثروت دارد و در کشورهای توسعه یافته اهمیت ویژهای به این مسئله داده میشود به طوری که یک واحد تولیدی بعد از صد سال فعالیت و تغییرات اقتصادی مختلف در حال حاضر با حفظ مالکیت خصوصی تبدیل به یک کمپانی بزرگ تولید کننده تبدیل شده است.
درکشور افراد نخبهای وجود دارد که توان ایجاد یک کسب و کار جدید را ندارند. بررسیها نشان میدهد در اقتصادهایی که دولتی که بیشترین سهم را در اقتصاد دارد، بیشترین نرخ بیکاری را هم خواهد داشت و این مسئله به علت ایجاد نشدن فضای لازم برای پرورش تواناییهایی کارآفرینی است.بهترین اقدامی که دولت در جهت تسهیل و ترویج روحیه کارآفرینی میتواند انجام دهد کاهش تصدیگری خود، شایسته سالاری، جلوگیری از ایجاد تبعیض اقتصادی و فضای مناسب برای رقابت سالم است که این مسئله با هماهنگی بین مجموعه دولت و هیئت وزیران امکان پذیر میباشد.
یکی دیگر از راهکارهای تقویت کارآفرینی ارتباط بیشتر صنعت و دانشگاه است. سالانه فارغالتحصیلان بسیاری از دانشگاهها خارج میشوند در حالی که توانایی ایجاد یک کسب و کار جدید را ندارند و این نشان از ضعف رابطه بین مراکز علمی و کارآفرینی و فقدان تکنولوژی روز در کشور میدهد.
در نهایت باید تاکید کنم در قرن جديد آهنگ رشد تغييرات نسبت به قرن هاي پيش از آن از رشد چشمگيري برخورداد است. اين تغييرات در پاسخ به نيازهاي روزافزون جوامع بشري است. نيازهاي جوامع بشري با توجه به جديد بودن و تنوع آنها به سرعت در حال تغير و تحول اند و کشورها براي همگام شدن با اين تغيير و تحولات بايد شرايطي فراهم کنند تا افراد روحيه کارآفريني پيدا کنند. به همين دليل کارآفريني به عنوان عامل کليدي رشد و توسعه اقتصادي در عصر مدرن شناخته شده و موجب بهره مندي مردم و کشور مي شود. از اين رو، توسعه کارآفريني مقوله مهمي است که کشورهاي پيشرفته درفرايند توسعه اقتصادي-اجتماعي نسبت به آن توجه جدي مبذول داشته اند و توسعه کارآفريني را در اولويت برنامه هاي توسعه خود قرار داده اند.
قنبری:تقویت کارآفرینی نیازمند برخی اصلاحات ساختاری و زمینه ای و انگیزیشی و حتی تبلیغاتی است.راهکارهاي ساختاري توسعه کارآفريني در ايران ايجاد شبکه هاي حامي کارآفرين، ارايه حمايت هاي مالي و مالياتي سازمان يافته، ايجاد تقويت پارک هاي علم و فناوري و مراکز رشد، کاهش الزامات و مراحل اداري، بانکي و ثبت شرکت ها، ايجاد مراکز کارآفريني و خدمات مشاوره اي در شهرهای کشور، تدوين سند ملي و برنامه ويژه توسعه کارآفريني و کسب و کارهاي کوچک و متوسط، اصلاح قوانين و مقرارت اداري-بانکي و ايجاد دانشکده و آموزشگاه کارآفريني را شامل مي شوند.
منظور از راهکارهاي زمينه اي کليه برنامه ها و اقدام هايي است که هدف شان افزايش آگاهي عمومي و ايجاد زيرساخت هاي فرهنگي-اجتماعي لازم براي توسعه کارآفريني در کشور است.برگزاري جشنواره ها و ايجاد بازارچه هاي کارآفريني، برگزاري مسابقه انتخاب ايده و طرح تجاري ويژه دانش آموزان و دانشجويان، ايجاد و توسعه شبکه هاي نوين اطلاع رساني، تهيه فيلم هاي مستند حرفه اي و کارتوني ويژه کارآفريني، برگزاري جشنواره هاي ملي و استاني کارآفريني، ايجاد نظام آموزش و پرورش پژوهش محور و طرح داستان هاي مستند و مصور کارآفرينان در کتب درسي مدارس از جمله هفت عامل راهکارهاي زمينه اي توسعه کارآفريني در ايران می باشد.
در قسمت نگرشی نیز باید با تبلیغات تلاش کنیم تا نگاه به کارآفرینان در جامعه تغییر کند. در حال حاضر مطبوعات و رسانه های دیداری و شنیداری ما نگاه خوبی به کارآفرینان ندارند و فقط به چشم افرادی نگاه می کنند که باید از ان ها آگهی بگیرند. علاوه بر این صدا وسیما نیز چهره خوبی از کارآفرینان نشان نمی دهد و هر وقت می خواهد فرد خلاف کاری را در سریالی نشان دهد،این فرد کارخانه دار و یا دارای سرمایه است. این مسئله باعث می شود تا نگاه به کارآفرینان در کشور ما منفی شود. ازاین رو باید تلاش کنیم تا نگاه به کارآفرینی در جامعه تغییر کند.
روشنک: در ابتدای انقلاب آمدیم نام یکی از وزارت خانه ها را کار گذاشته و بیشتر از اینکه به دنبال تقویت کارآفرینی و توسعه اشتغال باشیم، برنامه های این وزارتخانه را به صورت تقابلی با کارآفرینان تعریف کردیم. این مسئله باعث شد تا به جای اینکه در اقتصاد کشور ملکه زنبور عسل که همان کارآفرینان هستند را پروش دهیم تا زنبور کارگر بیشتری پرورش یابد ……….فقط با زنبور کارگر می شود عسل تولید کرد. معتقدم هدف اصلی وزارت کار باید با بومیسازی دستورالعملها، رشد کارآفرینی ایجاد کند . اما در زمینه ترویج و حمایت از کارآفرینی دستگاههای دیگر باید پیگیر باشند. من به جد اعتقاد دارم که باید وظیفه تمام نهادها و سازمان های کشور واز جمله وزارت کار پرورش و تقویت کارآفرینان به مثابه ملکه های زنبود عسل باشد تا ازاین طریق بتوانیم تفکر کارآفرینی را در جامعه نهادینه کنیم.
هرچند طي سالهاي اخير با نامگذاريهاي اقتصادي كه از سوي مقام معظم رهبري صورت گرفت نگاه به كار و كارآفريني بهتر شده است اما هنوز هم شهروندان زيادي هستند که نگرش خوبی نسبت به کارآفرینان ندارد. به نظر من باید رسانه ها و دستگاه های فرهنگی کشور تلاش کنند تا نگرش به کارآفرینان تغییر کند. واقعا چه ایرادی دارد که ما بیاییم و در صدا و سیما برنامه هایی تولید کنیم مانند برنامه “پایش ” که در آن بیوگرافی زندگی افراد موفق معرفی شود تا آنها به عنوان الگویی برای جوانان ما معرفی شوند.
سنوئی:برخي از تحليلگران وضعيت ركود تورمي در كشور را ناشي از مشكلات طرف عرضه اقتصاد ميدانند كه توسعه نيافتن كارآفريني يكي از علل بسيار مهم آن است. برخي از مهمترين دلايل اين امر را ميتوان توجه نكردن به فعاليت كارآفريني علمي بازده پايين فعاليتهاي كارآفرينانه، ريسك بالاي نوسانات تورم و نرخ ارز براي فعاليتهاي كارآفريني، فقدان زيرساختهاي لازم، توجه نكردن به ظرفيتهاي موجود، فرآيند سخت و پرهزينه شروع فعاليتها، مقررات دستوپاگير، توانمند نبودن بخش خصوصي و وجود انحصار در بازارهاي مختلف دانست. مشخص است كه توسعه واقعي كارآفريني از يكسو حذف اين موانع و از سوي ديگر عزم جدي همه نهادهاي دخيل در اين موضوع را طلب ميكند. اولين گام در توسعه كارآفريني، استفاده از تمام ظرفيتها و امكانات بهويژه در بُعد نيروي انساني و منابع مالي است.
گام نخست در توسعه كارآفريني بهرهگيري از نيروي انساني ماهر، متخصص و صاحب دانش است.در بُعد مالي، بسيج كليه امكانات براي دسترسي آزاد همه افراد جامعه، مهمترين محرك در كوتاهمدت است. براي اين منظور، بهبود وضعيت كارآفريني در كشور بايد به گفتمان عمومي در جامعه تبديل شود. چه ایرادی دارد تا رسانه های ما بیایند و با معرفی زندگی افراد موفق کارآفرین به جوانان ما نشان دهند که فردی که امروز به عنوان یک فعال اقتصادی موفق شناخته شده است،این موفقیت را مدیون ده ها سال تلاش است. به عنوان مثال اگر آقای روشنک به عنوان کارآفرین برتر کشور انتخاب می شود، علت آن فعالیت ایشان از سال 1353 در عرصه تولید می باشد. اینکه ایشان در شرایط سخت اقتصادی هیچگاه دست از تلاش و کوشش برنداشته و حاضر نشدند از عرصه تولید بیرون بروند.
در نهايت ورود كارآفرينان به عرصه اقتصادي به تسهيل فضاي كسبوكار و افزايش رقابتپذيري اقتصاد نيازمند است كه اين امر در سياستهاي كلي اقتصاد مقاومتي که در اسفند92 ابلاغ شد، مورد توجه قرار گرفته است. بهمنظور استفاده هرچه بيشتر از امكانات موجود، لازم است راهكارهايي همچون بسترسازي براي رشد داراييهاي فكري با حمايت همهجانبه از نخبگان، مشاركت دادن آحاد جامعه به حمايت از كارآفرينان علمي، اصلاح سياستهاي كلان كشور در راستاي تسهيل كارآفريني و بهبود فضاي كسب و كار در دستور كار قرار گيرد. ضمن آنكه،کارآفرینی در ایران بيشتر معطوف به بازارهاي داخلي است در حاليكه بايد جنبههاي بينالمللي آن هم تقويت شود.
روشنک: به منظور توسعه روحیه كارآفرینی، بهترین راه این است كه با هدف آموزش مهارت های مرتبط در سطح خانواده، مدرسه، دانشگاه و محل كار، برنامهریزی جامعی صورت گیرد. كشور ما همواره راه خدمت به مردم را در بخشیدن ماهی دنبال کرده ؛ اما به هر حال این نگرش باید اصلاح شود. ضروری است كه رویكرد مسئولان نسبت به خدمت به مردم آموزش ماهیگیری باشد. براین اساس باید به جای اینکه نسل جوان را افرادی پرورش دهیم که بعد از اتمام تحصیلات جویای کار شوند،باید آن ها را به گونه ای تربیت کنیم که حداقل چند درصد آنها هر کدام بعد از اتمام تحصیلات تبدیل به کارآفرین شوند.
در كشورهای توسعه یافته، مباحث كارآفرینی از چنان اهمیتی برخوردارند كه در دوره كارشناسی و كاشناسی ارشد همه رشتههای دانشگاهی حداقل یك درس با عنوان كارآفرینی ارائه میشود؛ به جهت اهمیت موضوع، كاربردی بودن درس و همچنین منافع بسیار زیاد مشاهده شده از آن، مهارتهای ارائه شده در این درس به دقت و متناسب با اهداف و سیاستهای كلان اقتصادی تعیین میشوند.اما در ایران علی رغم توجه بیشتر در سالهای اخیر هنوز هم اهمیت موضوع برای تصمیمگیرندگان مشخص نیست و به دورههای آموزشی با برنامه درسی اكتفا شده است. باید برنامه ریزی لازم برای گنجاندن درس کارآفرینی در مدارس و دانشگاه ها در ایران صورت بگیرد. باید کارآفرینان موفق برای اشتغال دیدگاه ها و دلیل موفقیتشان به کلاسهای ابتدایی، دبیرستان و دانشگاه برده شوند در نهایت تاکید می کنم ترویج کارآفرینی نیاز به اعتبار ندارد بلکه به فرهنگ نیاز دارد، اگر بتوانیم این فرهنگ را در کشور نهادینه کنیم، فرزندان با استعداد زیادی در روستاهای این کشور زندگی می کنند که نیز می توانند کارآفرینان موفقی باشند.
من معتقد هستم وضعيت فرهنگي كشور كارآفرين پرور نیست. به عنوان مثال فيلمهاي تلويزيون كارآفرينانان و توليد كنندگان را چهرههاي غيرموجه و نامطلوب به جامعه معرفي ميكنند و اين سبب ناامن شدن حوزه كسب و كار در كشور ميشود.از این رو باید رسانه های جمعی و به خصوص صدا وسیما به نگرشی که از کارآفرینان به مردم ارایه می دهند،بازنگری داشته باشند.
قنبری: ضمن تایید صحبت های روشنک که کارآفرین نمونه کشور هستند،به نظر می رسد نیاز کشور به توسعه کار آفرینی در تمامی عرصه ها از جمله دانشگاه ها بیش از پیش احساس می شود. یکی از راهکارهای مؤثر در این رابطه راه اندازی و توسعه مراکز کار آفرینی در دانشگاه هاست. توسعه این رویکرد مهم به گذشت زمان نیازمند است اما باید در استفاده از پتانسیل ,توانایی و علم فارغ التحصیلان شتاب نمود. معضل بیکاری در کشور با گذر از مرحله کارجویی به کار آفرینی قابل حل می باشد که خود مستلزم پرورش دانشجویانی است که در دوران تحصیل علاوه بر کسب دانش نظری, شیوه ها و مهارت های کار آفرینی را نیز آموخته باشند. از این طریق پایه های نظام ملی نوآوری مستحکم و زمینه برای تحقق توسعه مبتنی بر دانایی فراهم می شود.
259 تعداد بازدید
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.