رشد صنعت و معدن و يك سوءتفاهم شايد
/0 دیدگاه /در رویدادهای اقتصادی /توسط فرامرزیحسین حقگو
در هفته اخير، موضوع ميزان رشد صنعت و معدن طي سه ماه اول سال جاري، مجادلهبرانگيز بوده و ارقام مختلفي در اين خصوص از سوي مسوولان وزارت صنعت، معدن و تجارت از 5 تا 9 درصد و… عنوان شده است.
به نظر ميرسد بايد مشكل را در عدم درك مشترك از واژهها دانست. چنانكه قاعدتا منظور از رشد 9درصدي صنعت و معدن، رشد توليدات صنعتي و معدني بوده است و نه رشد «ارزش افزوده» صنعتي و معدني. به اين معنا كه مثلا واحدهاي توليدكننده فولاد كه در سه ماه اول سال گذشته، فرضا 3 ميليون تن فولاد توليد كردهاند، در سه ماه سال جاري حدود 30/3 ميليون تن فولاد توليد كردهاند يا خودروسازاني كه در سه ماه اول سال گذشته 60 هزار دستگاه خودرو توليد كردهاند، در سه ماه اخير حدود 70 هزار دستگاه خودرو توليد کردهاند. بديهي است اين رشد توليدات صنعتي با رشد ارزش افزوده صنعت و معدن كه تسامحا از آن با واژه «رشد» ياد ميشود و خبرنگاران محترم اقتصادي نيز به خوبي با اين مفهوم آشنا هستند، متفاوت است. رشد ارزش افزوده (value added) چنانكه در فرهنگهاي اقتصادي نيز به آن اشاره شده است به ارزشي اطلاق ميشود كه در فرآيند توليد به ارزش كالاهاي واسطهاي افزوده ميشود و تفاوت بين قيمت فروش و هزينههاي توليد يك محصول است. ضمن اذعان به اينكه صنعت و معدن كشورمان توانمندي ايجاد رشدهاي دو رقمي را دارد (نمونه آن عملكرد اين بخش در برنامه سوم توسعه اقتصادي و كسب رشد حدود 11 درصد)، اما تحقق اين رشد نيازمند بسياري عوامل نرمافزاری و سختافزاري و در درجه اول سرمايهگذاري و بهبود فضاي كسبوكار، آن هم در پروسهاي حداقل 2 تا 3 ساله است؛ چرا كه اگر چنين نبود و صنعت قادر به چنين رشد محيرالعقولي ظرف چند ماه بود، پس ديگر چه جاي نگراني و طرح و لايحه «حمايت از توليد» به دولت و مجلس بردن؟ اگر چنين بود و وضعيت چنين مطلوب، پس درخواست معاون اول رئيسجمهور از دستگاههاي اقتصادي براي ارائه برنامه منسجم و دقيق عملياتي براي رونق بخشيدن به توليد و خروج از ركود چه جاي طرح داشت؟ آنچه اما از اين خبر و پرسش و پاسخها و تيترهاي رسانهاي ميتوان نتيجه گرفت شوق جامعه براي پيش رفتن و خروج از عقبماندگي و ايجاد اميد و انگيزه براي كار بيشتر است كه امري است بسيار مقدس، اما بايد مراقبت کرد كه دقت و صحت اطلاعات را محور اين شوق ملي براي پيشرفت قرار دهيم و نه اطلاعات ناصحيح را، والا اسير آمارسازيهايي همچون هشت سال گذشته نظير ايجاد چند ميليون شغل ظرف يك سال (در شرايط رشد منفي 8/5 درصد) يا 6 برابر شـدن سرمايهگذاري (در عين كاهش رشد سرمايهگذاري به منفي 2/17 درصد) و… خواهيم شد. توهماتي كه كذب بودن آنها چه در همان زمان به واسطه تضاد با واقعيات قابل لمس و چه چند ماه بعد، از طريق آمار و اطلاعات به اثبات رسيد. واقعيت آن است كه صنعت تا رسيدن به رشدهاي بالا و تثبيت و برگشتناپذيري آن، راه دراز و پر پيچ و خمي دارد. پس بايد تامل كرد و برنامه داشت و كار كرد و البته از بانك مركزي و سازمان آمار انتظار ارائه سريع آمار و اطلاعات و با رعايت دقت لازم و از مسوولان فراهم آوردن امكان ايجاد نهادها و سازمانهاي مستقل آماري را داشت.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.