40درصد نیروهای فعال ایران ثروتآفرین نیستند
یک اقتصاددان معتقد است: پایه و اساس مشکل اقتصاد ایران، این است که براساس اقتصاد توزیع محور است نه تولید محور.
دکتر علیرضا شکیبایی اظهار کرد: زمانی اقتصاد ایران تولید محور میشود که فضا و شرایط کسب و کار در ایران مناسب شود. تا زمانی که ریلی را درست نکنید صحبت از اینکه آیا واگن خوب کار میکند یا خیر یک اشتباه است.
وی بیان کرد: در اقتصاد بخشهایی که مولد ارزش باشند را اصطلاحا تولید میگویند.( تولید کالا یا خدمات). هر بخشی که مولد ارزش باشد و یک ارزش جدید در اقتصاد ایجاد کند مفید است، اما برخی فعالیتها مانند بخش واسطهای و توزیع در اقتصاد مولد ارزش نیستند.
پیش رفتن اقتصاد ایران به سمت توزیع
شکیبایی افزود: آمارها در ایران نشان میدهد، در بخش اقتصاد، جذابیت بخش توزیع بیشتر است و سرمایهگذاران به این سمت حرکت میکنند. فعالان اقتصادی که به بحث سود و زیان توجه میکنند بیشتر به سمت توزیع کالا می روند تا تولید کالا. هر چند که توزیع کالا ثروت آفرین است نه ارزش آفرین.
وی تصریح کرد: لازم است در اقتصاد بخشی وجود داشته باشد که تولید کننده را به مصرف کننده وصل کند اما باید دقت کرد که وجود این بخشها در حداقل خود باشند. در ایران آمارها به طور رسمی نشان میدهد که حدود 2 میلیون و پانصد هزار بنگاه اقتصادی توزیع کننده وجود دارد که نیروی کار فعال و سرمایه را به خود اختصاص دادهاند و هزینههایی بر اجتماع تحمیل میکنند اما متاسفانه مولد ارزش نیستند.
این دکتری اقتصاد با بیان این پرسش که چرا در اقتصاد ایران به سمت بخش تولیدی که ثروتی را تولید میکنند نمی رویم، اظهار کرد: جواب آن بر میگردد به سیاستهای اقتصادی کلان کشور که مجموعا شرایط را برای تولید کنندگان واقعی فراهم نکرده اما برای توزیع کنندگان این شرایط فراهم شده است. توزیع کنندگان سرمایه اندک میخواهند و باری روی دوش دولت، ظاهرا ندارند و همین امر باعث میشود که مجموعه سیاستهای اقتصادی کشور را به سمت توزیع و گسترش بخش توزیع در اقتصاد سوق دهد.
وی افزود: یکی از مسائل اساسی و چالشی اقتصاد ایران، وجود همین بنگاههای اقتصادی کمارزش است که باید تمهیداتی در جهت کاهش بنگاههای توزیعی اندیشه شود و این بنگاهها را کارآمد و علمی کنیم.
شکیبایی با توضیح اینکه، بنگاههای توزیع کارآمد، بنگاههایی هستند که هزینه توزیع آنها در حد 2 تا 3 درصد باشد نه 30 تا 40 درصد، تصریح کرد: اگر 2.5 میلیون بنگاه توزیع در کشور وجود داشته باشد و میانگین اشتغال هر یک از آنها را حداقل 3 نفر در نظر گرفت 7.5 میلیون نفر از نیروهای فعال اقتصادی در این بخش هستند. از جمعیت 75 میلیون نفری ایران، حدود 55 میلیون نفر به دلایل شرایط سنی نیروی غیرفعال محسوب میشوند، پس نیروی فعال کشور حدودا 20 میلیون نفر است که در اقتصاد میتوانند فعالیت کنند.
این استاد اقتصاد دانشگاه گفت: از 20 میلیون نفر 7.5 میلیون نفر در بخش توزیع فعالیت میکنند و این نشان دهنده آن است که نزدیک به 40 درصد از نیروی فعال ایران در بخش توزیع هستند که ثروت آفرین و خالق ارزش نیستند.
وی ادامه داد: به طور کلی دست غیرمولدها در جیب تولید کنندگان است. یک تولیدکننده واقعی نه تنها باید جور خانواده خود را بکشد بلکه جور سه خانواده دیگر را نیز بکشد.
تولید توجیه اقتصادی و سودآوری ندارد!
این عضو هیئت علمی دانشگاه شهید باهنر کرمان تصریح کرد: یک تولید کننده در ایران باید معاش 4 خانواده را تامین کند، به همین دلیل تولید مقرون به صرفه نیست و توجیه اقتصادی و سودآوری ندارد. کسی تمایل به تولید با سرمایههای شخصی ندارد، به همین دلیل دولت در گذشته جور کار را کشیده و کمک کرده، یارانه، وام و تسهیلات داده است تا تولید کننده بتواند دوام بیاورد و بتواند تولید کند.
وی با اظهار به اینکه این روش یک روش کوتاه مدت است گفت: دولت تا کی میتواند به تولیدکنندگان کمک کند تا بتواند بار خود را به مقصد برساند؟ بهترین راه این است که بار آن را سبک کنیم و بخش توزیع را کارآمد و چابک سازی کرد. باید هزینههای توزیع را پایین آورد که این کار عملی و بسیار ساده است. فقط همت میخواهد و به پول و سرمایه نیاز ندارد. فقط یک مدیریت صحیح میطلبد تا در سایه آن بتوان بخش توزیع که به شدت سنتی است را مدرن کرده و از تکنولوژی، آگاهی و علم روز در این زمینه استفاده کرد و این بخش را همپای سایر بخشهای اقتصادی جلو برد و رونق داد.
اقتصاد توزیع محور، عامل تعامل نداشتن با اقتصاد دنیا
این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه، اقتصاد توزیع محور پایه و اساس مشکل در اقتصاد ایران است، افزود: بعضی دلالها، واسطه و برخی خرده فروش هستند که لازم است در جامعه وجود داشته باشد. این 7 و نیم میلیون نفر را می توان به 2 یا 3 میلیون نفر کاهش داد بدون اینکه آسیبی به اقتصاد ایران وارد شود. شاید یکی از دلایلی که ایران نمی تواند در صحنه اقتصادی با دنیای خارج تعامل کند در این است که اقتصاد ایران بر پایه اقتصاد توزیع محور است نه تولید محور.
سنتی بودن بخش توزیع در کشور
وی با اشاره به سنتی بودن بخش توزیع در کشور گفت: در کشورهای دیگر بخش توزیع مدرنتری وجود دارد ولی در ایران این بخش سنتی است و این دو قابل رقابت با یکدیگر نیستند. همیشه این چالش وجود داشته است که آیا وقتی صحبت از مدرن سازی صحنه تکنولوژی و اقتصاد میشود باعث افزایش بیکاری میشود؟ که قطعا جواب این سوال منفی است.
شکیبایی ادامه داد: مدرن سازی، اشتغال آفرین است، اشتغال، مولد میآفریند و غیرمولد را حذف میکند. این را با اطمینان کامل میگویم که مدرن ساز نه تنها باعث کاهش اشتغال نمیشود بلکه باعث افزایش اشتغال میشود. یک فعال اقتصادی که در بخش توزیع است، اتفاقا میتواند یک کارآفرین خیلی خوبی نیز باشد. اگر این فرد در راس یک بنگاه اقتصادی تولید کننده قرار بگیرد این فرد به جای ایجاد 3 فرصت شغلی میتواند برای 300 نفر اشتغال ایجاد کند.
ضربه سیستمهای بانکی به تولید
این دکترای اقتصاد افزود: سیستم بانکی و مالیاتی ایران مشوق اقتصاد تولید محور و تولید کننده نیست. امروز تولید کننده در ایران باید با تولیدکنندهای در خارج کشور به رقابت بپردازد ولی شرایط رقابت یکسان نیست. نرخ سود بانکی در دنیا بین 0.5 تا 2.5 درصد است اما نرخ سود بانکی در ایران 25 تا 45 درصد است. نرخ بهرهای که یک تولید کننده میپردازد اکنون در شرایط رسمی 25 تا 45 درصد است.
وی تصریح کرد: چگونه یک تولید کننده میتواند با 25 تا 45 درصد هزینهای که به او تحمیل میشود با تولید کنندهای که در خارج کشور با کمتر از 2.5 درصد بهره بانکی کار میکند رقابت کند و هر تلاشی که بکند امکان پذیر نیست. نباید خود را فریب دهیم، تولید با نرخ بهره 25 تا 35 درصد سود آور نیست. اگر مدیر ماکروسافت را که به عنوان موفق ترین مدیر اقتصادی دنیا است در راس بنگاههای اقتصادی ایران قرار دهید، نمیتواند هیچ کاری برای شما بکند، چون باید 30 درصد نرخ بهره بدهد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه باهنر کرمان با اشاره به سیستم مالیاتی کشور گفت: سیستم مالیاتی بنگاههای اقتصادی تولید کننده رسمی را شناسائی میکند و از آنها مالیات دریافت میکند، بیشترین مالیت پرداختی به دولت را بنگاههای تولید کننده میدهند.
وی افرود: شرکت تولیدی باید بیشترین مالیات را به دولت بدهد، بیشترین نرخ سود بانکی را باید به بانکها بدهد و بیشترین هزینه توزیع به آن تحمیل میشود، چگونه انتظار دارید که بتواند کار کند و متاسفانه تولید کنندگان نیز فکر می کنند، نقص و اشکال در خودشان است. ممکن است سیستم مدیریت داخلی یک بنگاه اقتصادی دچار اشکال باشد و مدیریت علمی نداشته باشند اما قبل از اینکه مشکل به اینجا برگردد باید محیط و شرایط کسب و کار در ایران مناسب کرد. تا ریل را درست نکنید صحبت از اینکه آیا واگن خوب کار می کند یا خیر یک اشتباه است چون ریل خودش دارای نقص است.
شکیبایی اضافه کرد: اگر شرایط و محیط کسب و کار در ایران مناسب بود، آنگاه بحث مدیریت بنگاهها و بحث مدیریت منابع انسانی، نقدینگی، بازاریابی و روشهای جدید بازاریابی مطرح میشد و از این نظر به بنگاه کمک میشد تا از این شرایط عبور کند. اقتصاد ایران در شرایط رکود است و این واقعیتی است که در همه کشورها وجود دارد. اینکه چگونه میتوان از رکود عبور کرد، مهم است.
وی با بیان اینکه، فعالان زیرک و باهوش در صحنه اقتصاد ایران به بخش توزیع پناه میبرند، تاکید کرد: فعالان اقتصادی سعی میکنند در بخش تولید فعالیت نکنند زیرا کسی که در بخش تولید است صدمه خواهد خورد.
بانکها آدرس غلط به مردم میدهند
این استاد دانشگاه با بیان اینکه بانکها دروغ میگویند که تولید پول 20 درصد هزینه میبرد، اظهار کرد: بانکها به مردم ایران دروغ میگویند. بانکها آدرس غلط به مردم میدهند. مردم ایران را دچار یک شک و تردید کردهاند، بانک یک بنگاه اقتصادی نیست که یک درآمد و هزینهای داشته باشد. باید اختلاف آنها مثبت باشد. بانک یک واسطه مالی و یک واسطه پولی است و بانک قدرت خلق پول در جامعه دارد.
وی ادامه داد: هر بانکی در ایران میتواند از هر یک واحد سپردهای که دریافت میکند، حداقل 5 برابر آن را تسهیلات دهد. بانکها همیشه در ظاهر در ارقام زیان ده هستند ولی در واقعیت همیشه سودآورترین هستند. کارخانه ها تعطیل میشوند اما ساختمانهای لوکس در بانکها روز به روز برج مانند بالا میروند.
بانکها در انتظار ورشکستگی کارخانهها!
این دکتری اقتصاد تاکید کرد: بانکها تمایل دارند روز به روز دارائیها و سرمایههای خود را زیادتر بکنند و منتظر آن هستند که کارخانهها ورشکسته شوند و آنها را مصادره کنند که این یک اشتباه بزرگ است که متاسفانه به دلیل کم دانشی مدیران بانکها و مدیریت اقتصادی کشور در ایران بیش از سایر نقاط دنیا اتفاق میافتد.
وی معتقد است: سوال اینجاست که اگر بانکی ورشکسته میشود و معوقه دارد چگونه میتواند سختمانهای لوکس با قیمتهای 3 برابری خریداری ند. این نشان دهنده پولداری و درآمدزایی بانکها است. متاسفانه از مردم و بنگاههای اقتصادی بهره میکشند و این اطلاعات غلطی است که بانکدارها همیشه به مردم ایران دادهاند و با این اطلاعات غلط، سیاستگذاران تصمیمات غلط میگیرند.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه، مدیران دانش و اقتصاد بانکداری را نمی دانند، تصریح کرد: بانک در هیچ جای دنیا بنگاه اقتصادی نیست. فرق بانک با بنگاه اقتصادی در این است که به بانک یک قدرتی داده شده است که نمی تواند بنگاه دار باشد. خطرناکترین حالت در اقتصاد زمانی است که بانک بنگاه دار شود. این برای اقتصاد یک پدیده خطرناکی است. مسئولین تراز اول کشور به بانکها تذکر میدهند تادست از بنگاه داری بردارند.
وی خاطرنشان کرد: متاسفانه در جامعه از لحاظ فرهنگی به تولید و سرمایهگذار تولید و مولد به دید یک ارزش آفرین و فرد مقدس نگاه نمیشود، اما در فرهنگ سنتی ایران کسانی که کسب و کار ایجاد میکنند به عنوان حبیب خداوند محسوب میشوند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.