هیاهوی تحریک تقاضا
تحریک و تشویق تقاضا و ترغیب به مصرف شاید یکی از ابزارهای اولیه و مُسکن برای شتاب چرخه تولید و مصرف است اما در این بحران رکود شاید نسخه علمی کاهش نرخ بهره به علاوه کاهش اخذ مالیات باشد و حتی بهگونهای عودت بخشی از مالیات با هدف ترغیب و تشویق مصرف و تسریع چرخه مصرف- تولید کارسازی است اما همیشه بیماری مشابه، نسخه مشابه ندارد و شاید سایر زمینهها در این بیمار باعث تشدید بیماری اولیه هم بشود لذا محدودیتهایی برای کاربرد این فرمول در این اقتصاد وجود دارد که باعث تشدید بیماری هم میشود اما کنترل شده و محدود باید مورداستفاده قرار گیرد، برای مثال محدودیتهایی از قبیل:
- سوءاستفاده مؤسسات مالی اعتباری غیرمتشکل و غیرمجاز از کاهش نرخ بهره و جذب سپردههای مردم
- جذب سپردهها در بازارهای موازی مانند طلا و ارز
- نبود درآمدی غیر از مالیات برای هزینههای دولتی
- تورمزا بودن بودجه نفتی
لذا طبیعتا تحریک تقاضا و تشویق به مصرف با تسهیلات و کارت اعتباری یکی از ابزارهای اقتصاد بازار و مدرن است و مطمئنا در کوتاهمدت مؤثر خواهد بود به شرط آنکه فقط برای خودرو نباشد و عموم کالاهای داخلی را شامل شود.
اساسا فروشگاههای زنجیرهای، کارت اعتباری یا ویترینهای عرضه را بدون نقدینگی (کارت اعتباری) نمیتوان تصور کرد و حالا خرید اینترنتی نیز بدون کارت اعتباری امکانپذیر نیست لذا ورود به چرخه مطلوبیت با کارت اعتباری روانشناسی مصرف خود را میطلبد. خرید قسطی از قدیم در بازار سنتی ایران روشهای خود را داشته است و مهمترین دلیل آن اعتماد متقابل بوده است. از طرفی دولت باید بین تعمیق رکود و کاهش تورم یا شروع رونق و اندکی تورم یکی را انتخاب کند که در این مقطع بهترین تصمیم همین فروش کالا با روش اعتباری است که رونق را به تدریج ایجاد خواهد کرد.
مردم برای خرید «مطلوبیتهای تعریف شده شخصی» خود در مواقعی حاضر به تقبل هزینههای بیشتری (کارمزد) میشوند؛ خرید اعتباری بهترین ویژگی اقتصاد بازار در تحریک مصرف خانوار است.
منطقی است که اگر میخواهیم از مزایای کالایی در زندگی ظاهرا مدرن و در نهایت اخذ سریعتر مطلوبیت از مواهب زندگی غرب با توجه به تبلیغات 24 ساعته رسانهها بهره ببریم، وجود ابزار (هایپرمارکت و کارت اعتباری) و هم تلاش بیوقفه 24 ساعته الزامی است.
تحریک تقاضا و ترغیب مصرف و در نهایت بهگونهای مصرفگرایی جزء لاینفک اقتصاد آزاد است.
هر ابزاری برای هر هدفی قابل استفاده نیست اما بپذیریم مصرف نوک پیکان تولید است و این چرخه ایجاد شغل میکند و ایجاد درآمد شروع رونق است؛ در همه اقتصادهای دنیا بدون این همه هیاهو و ابهامهای ابتدایی این چرخه در حال انجام است؛ فلسفه تبلیغات، بازاریابی، ایجاد برند و … هدایت نیازها به مصارف خاص است.
مطرح میشود که دولت با دخالت خود برای تسهیلات به نفع گروه خودرو ورود پیدا کرده است، در صورتی که هر نوع دخالتی که بتواند حداقل 50 رشته فعالیت و همراه تولید خودرو را در آن خوشه صنعتی راهاندازی کند، منطقی است.
اگر بخش مسکن نیز به تدریج با تسهیلات رونق بگیرد شاید حداقل 100 رشته فعالیت و تولید مرتبط با مصالح ساختمانی را در خوشه ساختمان فعال کند. بزرگترین اثربخشی این روش فقط برای تولید داخلی و آن محصولاتی است که حداقل 60 درصد ارزش افزوده داخلی داشته باشد.
تحریک تقاضا یک نیاز دائمی در چرخه اقتصاد است و با روشهای مختلف در اقتصاد کشورهای مختلف درحال انجام است، لذا این سیاست در ایران به دلیل وضعیت خاص سیاسی، اقتصادی با این جنجال و هیاهو انجام میگیرد اگر نه با روشن کردن تلویزیون یا ورق زدن روزنامه و عرضه امکانات سایرین، دائما تحریک تقاضا در جریان است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.