مهندس شرکاء و حسین زاده در میزگرد (راهکار تحقق اقتصاد بدون نفت) عنوان کردند سایه سیاه نفت بر سر اقتصاد
اقتصاد بدون نفت و قطع وابستگی به درآمدهای نفتی همواره یکی از آرزوها و تاکیدات مقام معظم رهبری در راستای رشد و شکوفایی کشور با تکیه بر توان داخلی بودهاست. ایشان در اردیبهشتماه سال٧٣ بهصراحت آرزوی خود را در این ارتباط بیان کرده و فرمودند: آرزوى واقعى من که البته ممکن است به این زودیها قابل تحقق نباشد این است که ما درِ چاههاى نفت را ببندیم و اقتصاد خود را بر اساس کالاها و محصولات غیرنفتى بنیاد نهیم. تاکیدات مقام معظم رهبری در این راستا بهطور پیوسته ادامه داشته و در سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی هم بیش از پیش این مسئله مورد توجه قرار گرفتهاست. درحالحاضر که قیمت جهانی نفت به کمترین میزان خود در ١١سال اخیر رسیدهاست، ضرورت توجه به این فرمایشات و عواقب بیتوجهی به آن بیش از پیش خود را نشان میدهد. شهرآرا در میزگردی به بررسی راهکارهای تحقق اقتصاد بدون نفت و برونزا پرداختهاست.
میهمانان این میزگرد منوچهر سلطانی، کارشناس اقتصادی و معاون سابق بازرگانی خارجی سازمان بازرگانی خراسانرضوی، حسین حسینزاده، رئیس هیئتمدیره انجمن مواد معدنی خراسانرضوی، غلامحسین زاهدپیشه، نایبرئیس اتحادیه صادرکنندگان خراسان رضوی، و محسن شرکا، عضو هیئتمدیره خانه صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی، هستند.
چرا با وجود تاکیدات مقام معظم رهبری تاکنون اقتصاد بدون نفت محقق نشدهاست؟
شرکا: اطلاعات و آمار صحیح مبنای کار است. وقتی میعانات نفت و گاز را در زمره صادرات غیرنفتی محاسبه میکنیم، اطلاعاتی که داده میشود جنبه شعاری به خود میگیرد. متاسفانه همه دولتها راحتترین راه را انتخاب میکنند. با بهدستآوردن پول، درهای مملکت را به روی واردات باز می کنند. متاسفانه ما نتوانتسیم از درآمدهای نفتی با تعقل ثروت تولید کنیم. درحالحاضر به نظر میرسد که کاهش قیمت نفت یک فرصت طلایی است تا ما بتوانیم بر اساس تعقل، تدبیر و علم، اقتصاد را به سمت تولید دانش محور ببریم. تا وقتی تولید بر مبنای دانش نشود، همین وابستگی ادامه پیدا خواهدکرد. دانشگاهها باید دانشی تولید کنند تا بتواند تبدیل به پول شود. الان بهترین زمان برای دولت برای تغییر نگرش، دگردیسی و دوری از خام فروشی است. کاهش قیمت نفت یک موهبت الهی برای کشور است که می توان آن را به فرصت طلایی کرد.
زاهدپیشه: متاسفانه آنطور که باید و شاید از صادرات غیرنفتی حمایت نمیشود. به نظر میرسد در خیلی از کشورها بخشی از بودجه کاملا برای تولید، تجارت و صادرات در نظر گرفته میشود. در ایران، متاسفانه بهدلیل توان پایین صادرکننده، وی ناچار است کالای خود را نقدی با قیمتی پایینتر بفروشد؛ زیرا امیدی به بازگشت پول ندارد.
حسینزاده: در جلسهای که مقام معظم رهبری در شهریورماه با هیئت دولت داشتند بهصراحت بخش معدن را بهعنوان جایگزین نفت مطرح کردند و گفتند باید باتوجه به معادن بیشماری که در کشور و جود دارد به این بخش بیشتر توجه شود؛ اما متاسفانه تاکنون این اتفاق رخ ندادهاست. یکی از محورهای اقتصاد مقاومتی تکیه بر توان داخل است که نباید روی هر موردی متکی به خارج بود. در این راستا، اولین ویژگی بخش معدن این است که برخلاف بخشهای صنعت، میزان ارزبری آن برای قسمت تولید خیلی پایین است چون خودش تولیدکننده مواد اولیه است. دوم اینکه تکنولوژی آن سادهتر است و سوم اینکه معدن دارای مزیتهای نسبی است که از قبل از انقلاب تاکنون صادر میشدهاست و الآن هم در سطح جهانی حرفی برای گفتن داریم. معمولا تمام معادن مواد اولیه صنایعی تولید میکنند که صنایع مادر حساب میشوند. بنابراین واقعا میشود به معدن بهعنوان جایگزین نفت توجهکرد، ولی آنچه مسلم است این است که آنطور که باید و شاید به آن توجه نشدهاست.
با این وصف، راهکار عملی عبور از درآمدهای نفتی و رسیدن به اقتصاد درونزا چیست؟
شرکا: تولید؛ راهکار عملی این است که سالی ١٠تا٢٠درصد از بودجه دانشگاه کم شود تا دانشگاه بهجای «کارجو»، «کارآفرین» تربیتکند. درحالحاضر رتبه بسیار خوبی در تولید علم داریم، ولی باید دید چنددرصد آن در کشور تبدیل به ثروت شدهاست. بیش از ٨۵درصد آن از کشور خارج میشود. فاصله دانشگاه با تولید باید صفر شود. دانشگاه باید از محل دانشی که تولید میکند و تبدیل به پول میشود سهم خود را بردارد. باید توجه داشت که هر کشوری که به یک توسعه پایدار رسیده، اقتصاد مقاومتی را شروع کردهاست؛ آلمان پس از جنگ جهانی و ژاپن پس از بمب اتمی.
سلطانی: در وهله اول، باید گفت آماری که در رابطه با صادرات غیرنفتی داده میشود صحیح نیست. این که گفته میشود ٣٠میلیارددلار صادرات غیرنفتی انجام شده و ٢٠میلیارد هم تا پایان سال انجام میشود (درمجموع ۵٠میلیارد) صحیح نیست. ۵٠درصد از آمار صادرات غیرنفتی که معاون وزیر اعلام میکند پایه آن نفت و پتروشیمی است. ۵٠درصد باقیمانده هم با بالابردن ارزش کالای صادراتی به این میزان رسیدهاست. هیچیک از این آمارها قابلقبول نیست و با استدلال به شما ثابت خواهمکرد که آمار صادرات استان یکمیلیارد هم نیست. پایه بنیادی که گمرک بر اساس آن آمار را اعلام میکند دارای اشکال است. علاوهبر این، آقای شرکا به تولید اشارهکرد. باید پرسید: کدام تولید؟ فرض کنید تولید خودرو را دانشمحور کردیم و بر فرض محال، بهتر از بنز هم تولیدکردیم؛ اما بازاری نداریم که بفروشیم. ما حتی نمیتوانیم محصول زعفران را که تولید، توزیع و قیمتگذاری آن در اختیار خود ماست به مصرفکننده نهایی بفروشیم. این کار را با واسطه انجام میدهیم. ما به تولید دانشمحور بازارگرا نیاز داریم. تولیدات ما در کشور بسیار زیاد است، متاسفانه بر مبنای بازار شکل نگرفتهاست. در اقتصاد پساتحریم به دولتهای کارآمد نیاز است. متاسفانه بسیاری از دولتهای ما پس از مشروطیت ناکارآمد بودهاند و فسادی که ناشی از پول نفت بوده در تمامی این دولتها نهادینه شدهاست؛ اما حالا در دوران پس از تحریم نفتی وجود ندارد. راهکار در اجرای اقتصاد مقاومتی و اقتصاد درونگرای برونزاست.
حسینزاده: در رابطه با مزیت نسبی و نه رقابتی، اگر گفته میشود معدن مزیت نسبی است، به این دلیل است که در معدن ذخیرهای خدادادی است و ما دست به خلق نمیزنیم. باید بتوان آن ذخیره را با تکنولوژی نوین از معدن خارجکرد تا سود بیشتری عاید شود؛ اما راهکار عملی تولید علممحور است که در همه بخشهای تولید، حتی در معدن، نقش دارد. باید بفهمیم در درجه اول چه ذخایری داریم.
متاسفانه در کشور ما که یکمیلیونو۶۴٨هزار کیلومترمربع است، هنوز شاید ١٠درصد از ذخایر معدنی شناسایی نشدهاست تا بتوان برنامهریزی کرد؛ یعنی به اکتشافات کامل و علمی نیاز داریم و متاسفانه در این زمینه بسیار ضعیف هستیم. به گفته مسئولان کشور، متاسفانه سهم ایران از متوسط حفاریها در کشورهای دنیا کمتر از ۵درصد است. بنابراین پس از مرحله اول که شناسایی کامل ذخایر است، در مرحله دوم، باید اکتشافات علمی و براساس استانداردهای بینالمللی انجام شود. سومین مرحله افزایش بهرهوری است. متاسفانه بهرهوری در معادن بسیار پایین است و این خود یک معضل به شمار میرود. تکنولوژی و روشهای بهرهبرداری از معادن قدیمی است.
ماشینآلات معدنها همه مربوط به ٢٠سال قبل است. معدنکار با ماشینهایی کار میکند که از ٣٠روز ١۵روز به تعمیر نیاز دارند و کار نمیکنند. وقتی بهرهوری پایین بیاید، امکان رقابت هم کاهش پیدا میکند. مسئله دیگر سرمایهگذاری داخلی و خارجی است. قوانین ما حداقل در بخش معدن شفاف نیست. درحالحاضر قانون معادن و آییننامههای آن چندین صفحه است و آنچنان درگیر مسائل اداری و مشکلات حاشیهای شدهایم که یک معدنکار در ابتدای کار برای گرفتن مجوز اولیه چندینماه درگیر بوروکراسی اداری، انواع استعلام و… میشود. بهجای اینکه فکر تولید و بازار باشد، باید یک گروه تشکیل دهد تا در بین قوانین متضاد و پیچیده بتواند از موانع عبور کند. در اینصورت، چگونه میتوان یک سرمایهگذار خارجی را جذبکرد و چگونه میتوان انتظار داشت معدن جایگزین نفت شود؟ اعلام میشود در کشور بیش از ٨٠نوع مواد معدنی داریم و در استان بیش از ۴۵نوع، اما باید دید کدامیک حرفی برای گفتن دارد. پس وقتی مزیت نسبی و ارزآوری دارد، باید برای آن بودجه تعریفکرد. برای اینکه مواد خام تبدیل به ارزش افزوده شود، هیچ زیرساختی فراهم نیست.
زاهدپیشه: سیاستهایی که گذاشته میشود باید کلی باشد و صرفا برای داخل ایران نباشد. تولیدکننده توان بالایی ندارد و دولت باید از آن حمایت کند. بهعنوان مثال، طرح فروش اقساطی خودرو، صرف نظر از ایرادات جدیای که داشت، تولید خودرو را دوباره راهاندازی کرد؛ چون برای آن بودجه در نظر گرفتند. باید دید چرا در بحث صادرات کالای غیرنفتی بازار آسیای میانه را از دست دادیم. بخشی از آن به کاهش کیفیت کالا و بستهبندی نامطلوب از سوی صادرکننده برمیگردد، اما بخش اعظم آن به ناتوانی در رقابت با کشورهای همسایه مربوط میشود. حمایت بیشتر دولت از تولید و صادرات میتواند به توسعه اقتصاد کشور کمک کند. وقتی کالا صادر شود، تولید رونق میگیرد و اشتغال ایجاد میشود. راهکار حمایت دولت از تولید و صادرات است.
سلطانی: باید گفت دولت پولی برای کمک ندارد. از نظر اقتصاددانان، توسعه ایران تا ٢٠سال آینده تعطیل شدهاست. وابستگی کشور به نفت مانند اعتیاد است که تا بهبودی زمان زیادی طول خواهدکشید .
شرکا: باید توجه داشت که امروز دیگر رقابت به تعداد نیست. رقابت در ایجاد ارزش افزوده بیشتر است. باید رقابت را در ارزش افزوده تعریف کنیم. نباید متکی به مواد اولیه باشیم. کشورهایی که متکی به مواد اولیه هستند هرروز فاصله بیشتری با کشورهای درحالتوسعه پیدا میکنند. ما باید متکی بر دانشی باشیم که تبدیل به پول شود.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.