جذب سرمایه خارجی راه خروج از رکود
وقتی رفتار نظام بانکی ایران را با دیگر کشورها در زمان بحران مقایسه میکنیم، میبینیم که تمام تصمیمات اتخاذشده در اینجا تشدیدکننده بحران بودهاست، بهطوریکه سیستم بانکی درحالحاضر برای خودش هم تبدیل به یک معضل شدهاست و درآمدزایی بانکها با شیب بسیار تند به صفر نزدیک میشود. از طرفی، بدهکار بزرگ بانک دولت است و براساس آخرین اعلام وزیر اقتصاد، دولت و شرکتهای دولتی ۵٨٠هزارمیلیاردتومان به سیستم بانکی کشور بدهکارند، اما اشکال بزرگی که همواره در کشور وجود داشته پذیرش واقعیتهاست.
بحران را حس میکنیم، اما از گفتن و پذیرش آن فرار میکنیم. با این کار تنها صورت مسئله را پاک کردهایم که با پاککردن آن، مسئله حل نمیشود. درحالحاضر یک اصل اساسی وجود دارد و آن این است که در کشور ما سرمایهگذاری بهشدت کاهش پیدا کردهاست و باز هم کاهش پیدا خواهدکرد. بنابراین رویکرد برنامه ششم باید رویکرد تشویق سرمایهگذاری باشد. متاسفانه تاکنون سرمایهگذاری در کشور مبتنیبر استدلالها و آیتمهای اقتصادی و سودآور نبودهاست و پراکندگی و تنوع تولیدات صنعتی ما در کشور قابلتوجه است.
بهعنوان مثال، یکدفعه به تولید سیمان هجوم میبریم و فرضا ٧٠کارخانه سیمان داریم که یکی از آنها سودآور نیست، اما ترکیه ٣٠کارخانه سیمان دارد که دقیقا هوشمندانه طراحی شدهاند. کارخانههای ویژه صادرات کنار دریا واقع شدهاند و کارخانههای ویژه مصرف داخل نیز تعیین شدهاند. از طرفی، نظام بانکی هم برای حل مشکلات خود چارهای جز اینکه در یک آرامش بینالمللی بتواند جذب سرمایه خارجی انجام دهد ندارد. این ظرفیت برای بانکهای ما وجود دارد، زیرا به دلیل نرخ بهره بالا، از جذابیت خوبی در دنیا برخوردارند؛ لذا باید شرایط سیاسی را با دنیا اصلاح کنیم. باید بخش خصوصی، دولتی و شبهدولتی بپذیرند که راه نجات کشور از مسیر آرامش، امنیت و فرستادن سیگنال دوستی با دنیا میگذرد.
دو عامل بازدارنده در جذب سرمایهگذار خارجی وجود دارد که اصلاح این دو عامل بهعنوان مطالبه جدی بخش خصوصی از دولت میتواند رویکرد برنامه ششم باشد. عامل اول فساد وحشتناک اداری است که سرمایهگذاران هدف، مانند چین و اروپا، به این فضا نمیآیند و دیگری اصلاح رتبه فضای کسبوکار است که مشخصا به اصلاح ساختار اشاره دارد.
از طرفی باید به این مهم نیز اشاره داشت که وقتی حدود ٨٠درصد اقتصاد در اختیار دولت است، مشخصا پول هم جذب آن بخش میشود و اگر نتوانیم در صنایع کوچک و متوسط سرمایهگذار خارجی جذبکنیم، مشکل دوچندان خواهدشد.
در زمینه اشتغال نیز یکی از اشکالاتی که همواره وجود دارد این است که هر برنامهای که با رویکرد اشتغال نوشتیم شکست خورده و ناپایدار بودهاست. به همین دلیل هم هیچوقت مشکل اشتغال در کشور حل نشد؛ زیرا اشتغال هدف نیست، بلکه حاصل یک فرایند است. اشتغال حاصل سرمایهگذاری است. اگر نگاه توسعه سرمایهگذاری در کشور داشتهباشیم، اشتغال خودبهخود ایجاد میشود.
باید یکبار برای همیشه بپذیریم که تنها نهادی که در کشور بهطور مستقیم مسئولیت اشتغال را برعهده دارد دولت است و وظیفه بخش خصوصی ایجاد اشتغال نیست. وظیفه بخش خصوصی سرمایهگذاری است. در سرمایهگذاری اشتغال ایجاد میشود، دولت منتفع میشود و بهواسطه مالیات و عوارض، ثروت و ارزش افزوده برای کشور ایجاد میشود. اگر رویکرد برنامه ششم را با این نگاه بنویسیم، مشکل اشتغال جدیتر و پایدارتر حل میشود.
جواد باقری*
* نایبرئیس انجمن کاغذ و کارتن خراسانرضوی
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.