رونق تولید داخلی مستلزم ثبات و پایداری سیاست های اقتصادی
اقتصاد ایران هم اکنون شرایط ویژهای را تجربه میکند، تداوم برخی تحریم ها و محدودیت مبادلات بین المللی، توجه به اهمیت تولید داخلی را دو چندان می کند. مفهوم حمایت از تولید داخلی در شرایطی محقق می شود که محصولات تولید شده در داخل، قابلیت رقابت با نمونه مشابه خارجی خود را داشته باشند.
در واقع تمام کشورهایی که بازار بزرگی همچون ایران دارند، میکوشند با افزایش تولید، تقاضای داخلی را پاسخ بگویند و کمتر به واردات اتکا کنند. اما در اختیار گرفتن بازار داخلی و فضا ندادن به رقبای خارجی برای جولان در این عرصه، مستلزم تحقق زیرساختهایی است. یکی از مهمترین آنها فرهنگسازی در میان آحاد جامعه است تا در مصرف خود، به کالای تولید داخل اولویت دهند.
جذب سرمایه گذار خارجی نه تنها مغایر استقلال و عزت نیست، بلکه می تواند از طریق مزایا و فوایدی که برای اقتصاد کشور فراهم می سازد میزان تولید و اشتغال کشور را افزایش دهد و در نتیجه، از طریق افزایش رفاه مردم در ارتقای سطح زندگی آن ها موثر واقع شود.
از مزایای سرمایه گذاری خارجی می توان به انتقال فناوری و دانش فنی، بهبود روش های مدیریت و بازاریابی، آموزش و تربیت نیروی انسانی، دسترسی آسان تر به بازارهای صادراتی و … اشاره کرد. زمانی سرمایه گذار خارجی برای ورود به کشور تمایل پیدا خواهد کرد که امنیت سرمایه گذاری برای او فراهم و وی از بازگشت سرمایه خود اطمینان داشته باشد تا به ورود فناوری به داخل رغبت پیدا کند.
از سوی دیگر، بخشی از بی رغبتی سرمایه گذاران خارجی برای ورود به بازار ایران، از فراز و فرودهایی نشات میگیرد که عمدتا ریشه در مسائل سیاسی دارند. همین امر باعث شده تا در کشور با پدیده عدم ثبات قوانین مواجه باشیم. نتیجه آن میشود که سرمایهگذار به دلیل اطمینان نداشتن به پایداری شرایط اقتصادی و وضعیت موجود در بازار ایران، احتیاط کرده و از سرمایهگذاری در ایران خودداری میکند.
به رغم تذکرات مکرر درباره این نقیصه از سوی فعالان اقتصادی و صاحب نظران، متولیان و مسئولان امر، به ضرورت ایجاد نوعی ثبات کمتوجهند. به نظر میرسد که آنها اهمیت این موضوع را سبک میشمارند. اما زمانی ضرورت جذب سرمایه گذار خارجی بیشتر آشکار میشود که بدانیم، به رغم این که ایران یک کشور ثروتمند است اما ثروت آن ریسکپذیر نیست پس در نتیجه به سمت دلالی، تجارت پولی و واردات حرکت می کند.
به طور مثال در بخش کشاورزی به دلیل کمبود آب به سرمایه ریسک پذیر نیاز داریم اما بخش خصوصی داخلی ترجیح میدهد سرمایه خود را در این حوزه صرف نکرده و اساسا وارد چرخه تولید نکند چون سودی که از این بخش حاصل میآید، قابل قیاس با عرصه دلالی نیست و چه بسا که سرمایهگذار خود را از دشواریهای گریبان گیر این بخش نیز خلاصی میبخشد. اینجاست که ورود سرمایه گذار خارجی، هم، نیازها را مرتفع و هم فعالان اقتصادی را ترغیب میکند تا به این بخشهای ریسک پذیر اعتماد کنند و اساسا درگیر چرخه تولید شوند.
اما ظرفیت دیگری که برای حمایت از چرخه تولید داخلی وجود دارد، ایجاد بازار برای محصولات آن است. چنان که هم اکنون بسیاری از تولیدات این واحدها سر از انبارها در میآورند و فعالان اقتصادی مشکلاتی جدی در حوزه بازاریابی دارند.
از طرف دیگر، همسویی بازار داخلی با محصولات تولید داخل، زمانی میسر می شود که اولا به ذائقه مصرفکننده توجه جدی شود و ثانیا تلاش شود از قیمت تمام شده تولید کاسته شود.
باید اذعان کرد که صنایع داخلی ما نیازمند بازسازی و نوسازی و از همه مهمتر ورود فناوریها و نوآوریها به چرخه تولید خود هستند. موضوعی که چون در ادوار گذشته بدان توجه نشده، حالا به عنوان یک عارضه جدی در بدنه صنعت خود را نشان میدهد.
افزایش سود بانکی، مشکلات بیمهای و مالیاتی و… باعث شده، تولیدکنندگان ما مجالی برای ارتقای زیرساخت های خود و ورود فناوریهای جدید پیدا نکنند و تنها به ادامه فعالیت با درصد اندکی از ظرفیت تولیدشان بسنده کنند.
بنابراین در زمینه دیگر پیش نیازهای تقویت تولید می توان به وجود قوانین حمایت کننده تولید صنعتی، وجود نظام بانکی کارآمد، بازار کار پویا، سرمایه انسانی آموزش دیده و توانمند و نظام اداری کارآمد، پیشرفته و سالم و … اشاره کرد.
از سوی دیگر فقدان استراتژی بلندمدت و بی توجهی به زیرساختهای منطقهای سبب شده است که اقتصاد کشور از ثبات و پایداری لازم برخوردار نباشد و سرمایهها در خطر اسراف و هدررفت قرار بگیرند. بنابراین از قوای سه گانه انتظار می رود از طریق کمک به شفاف سازی قوانین و مقررات، ثبات سیاست های اقتصادی، اتخاذ سیاست ها و مشوق های حمایتی در حوزه تولید و سرمایه گذاری و رفع موانع مربوط به جذب سرمایه گذاری خارجی گام های موثری در جهت تولید بردارند.
167 تعداد بازدید
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.