دردها را میگويیم اما نسخه ای برای آن پیچیده نمی شود
بسیاری از صاحب نظران بر این عقیدهاند دولت در فضای خصوصیسازی اقتصاد باید بپذیرد که دامنه فعالیتهای خود را به امور حاکمیتی محدود کند و تمام تلاش و توان خود را صرفاً بر روی سیاستگذاری، هدایت، نظارت و پشتیبانی بخش خصوصی و تعاونی متمرکز کند.
این در حالی است که طبق شواهد، مهمترین بستر برای بالا بردن توان رقابت بخش خصوصی، بهبود فضای کسب و کار است، زيرا بهبود فضای کسب و کار کمک میکند تا فعالان اقتصادی به شرایطی برابر با رقبای خود دست پیدا کنند. در این مسیر، لازم است در فرهنگ عمومی کشور اصلاحاتی صورت گیرد؛ باید تولید و کسب مشروع ثروت در باور عمومی جامعه، به یک ارزش تبدیل شده و بیکاری به عنوان یک عیب تلقی شود.
از اینرو به نظر میرسد نخستین وظیفه دولت به عنوان یکی از بازیگران صحنه اقتصاد کشور، علاوه بر بهبود فضاي كسب و كار، اعتماد به بخش خصوصی است.
«حسن حسینی» از جمله صاحب نظرانی است که چنین دیدگاهی دارد . اومی گوید : «راه توسعه ملی در گرو محور قرار گرفتن بخش خصوصی است .»
به این انگیزه به سراغ اين مسؤول ارشدخانه صنعت، معدن و تجارت رفته تا ضمن واکاوی مسایل بخش خصوصی، نظرات وی درباره برون رفت از چالشهای موجود را جویا شویم، لطفا با ما همراه باشید:
آقای حسینی، با وجود همه تلاشها براي اينكه کشور در بخشهای مختلف پیشرفتهای خوبی داشته، اما در بخش اقتصاد آنچه که در حد و اندازه و شایستگی نظام باشد، هنوز محقق نشده است، از دیدگاه جنابعالی علت این موضوع چه بوده است؟
– اين مسأله ريشه در موضوعات مختلف دارد؛ با اين حال ابلاغیه اصل 44 قانون اساسی نیز راه را در این زمینه باز کرده است، اما ما آن را جدی نگرفتیم و به بخش خصوصی هم اعتماد نکردیم، بهتر بود این اتفاق مبارک در اقتصاد میافتاد. نتیجهاش این شده است که عدهای از صنعتگران تولید را کنار گذاشتهاند وبه سایر بخش هایي که اتفاقاً سودآوری خوبی هم دارد، مهاجرت کرده اند.
به نظر من ریشه برخی از مشکلات را میتوان به باور نکردن بخش خصوصی، ایجاد نکردن فضای مناسب کسب و کار، هرز رفتن نقدینگی، ایجاد موانعی سرراه تولید و در نهایت حل نشدن مشکلات بخش خصوصی خلاصه کرد.
این در حالی است که بخش خصوصی تجربههای عملی بسیار قوی دارد که در دولت نيست. دولتیها بیشتر به صورت تئوری به موضوعات نگاه میکنند، ولی بخش خصوصی تجربه عملی بسیار قوی دارد و اگر ارتباط دولت و بخش خصوصی به شکل درستی صورت گیرد، هم در تنظیم لوایح و هم در تصویب قوانین میتوانیم موفق باشیم .
برای رفع مشکلاتی که به آن اشاره کردید چه باید کرد؟
– باید دولت بخش خصوصی را امین خود بداند نه رقیب، نباید فراموش کنیم که عامل توسعه و پیشرفت بسیاری از کشورها تولید بوده است نه نفت. به نظر من بخشی از مشکلات به اتکای اقتصاد ملی به نفت بر میگردد.
از سوی دیگر باید فرهنگ صنعتی و کارآفرینی را در جامعه ترویج کنیم ،باید تجارت در خدمت تولید باشد و واردات بی رویه، بویژه واردات کالای مشابه وسیلهای برای زمینگیر کردن صنعت نباشد؛می گویند راهبرد صنعتی داریم، اما باور کنید نقشه راه هم نداریم .از اینرو لازم است در يك فرآيند زماني مشخص و در اين گذر ساختاري، چترهاي ترويجي، تشويقي و حمايتي متناسب با هر بخش شناسايي و به كار گرفته شود.
ميدانيم كه بسياري از شركتهاي بزرگ بينالمللي بويژه در اروپا، جنوب شرق آسيا وحتی کره جنوبی، در طي 2 يا سه دهه گذشته شركتهاي كوچك و متوسط محلي بودند كه زير اين چتر حمايتي مجال بروز و ظهور يافتند و بتدريج به بازارهاي بينالمللي دست یافتهاند . البته اين چترهاي حمايتي نامحدود نيست و بايد بين حمايت گرايي محض و ايجاد محيطي رقابتي و انگيزشي تفاوت قائل شد.
لذا نقش هاي اجرايي دولت بايد از مقررات گذار قوي به تسهيل و تشويق كننده محض تغيير جهت دهد. اين تغيير نگرشها كه بايد به طور همزمان با شروع اصلاحات ساختاري در قوانين و مقررات پيشين مبتني بر برداشت دولت محور همراه شود، بايد به دنبال واكاوي نقش هاي جديد خود به عنوان دولت توسعه گرا و کارآفرین گرا باشد.
به هر حال برنامه و اولويت هاي تعيين كنندهاي كه پيشنهاد مي شود، كاملاًدست يافتني و شدني است؛ براي شتاب بخشيدن به رشد توليد و اقتصاد ملي، ما ناگزير از انجام اصلاحات و اقدامهايي با کمک تشکلهای بخش خصوصی خواهيم بود و اين اقدامها بايد محصول يك كار دسته جمعي و همدلانه با مشارکت همه باشد. از سویی با ایجاد بسترهای خصوصی سازی و کارآفرینی در کنار مهیا کردن ابزار بهره وری (سرمایههای انسانی و اجتماعی) تمایل به سرمایه گذاری در تولید را افزایش داده و بازار را به سمت رقابتی شدن میبرد. و آن جاست که قیمت رقابتی كه یکی از ثمرات مثبت بازار رقابتی است، شکل میگیرد.
آیا برای رفع این چالشها نسخهای هم پیچیده شده است ؟
– ما سالهاست که دردها را میگویيم اما کسی به آنها توجه نکرده است و نسخهای هم برای آن نپیچیدهاند. به نظر میرسد دراین راه باید از نخبگان در هر بخشی که باشند استفاده کرد، این موضوع را تلاش میکنیم که در خانه صنعت با ایجاد کمیتههای مختلف تخصصی پیگیری نمایيم.
در این راستا باید از تجربیات دیگر کشورها هم در برونرفت از مشکلات فعلی استفاده کنیم. کشورهایی هستندکه قبلا مشکلات مشابه ما را داشتند، اما حالا این قضیه را حل کردند. چگونه؟ از طریق کاهش نرخ سود تسهیلات به واحدهای تولید و همچنین کاهش بار مالیاتی. در حال حاضر اثبات شده است که کاهش بار مالیاتی از تولیدکنندگان میتواند عامل خوبی برای شتاب بخشیدن به رشد و توسعه باشد. ضمن اینکه نباید خودمان را فقط محصور به داخل کنیم، بلکه باید تلاش شود تا محصولاتی تولید کنیم که قابلیت ارائه آنها را به بازارهای جهانی داشته باشیم. از این طریق بهتر میتوان از تولید ملی حمایت کرد.
همچنین در سالی که اقتصاد، اهمیتی تولیدی یافته است، میباید اقتصاد ایران از فرصتهای اقتصاد جهانی و ظرفیتهای ملی برای اصلاح ساختار اقتصاد خود و تعریف نقش بخش خصوصی در آن به منظور شغلآفرینی برای جوانان ایرانزمین و توسعه حضور مؤثر در بازارها، زنجیرهها و فرآیندها بهره بگیرد و با تعامل سازنده با کشورهای دوست، سهم بایسته ایران در اقتصاد جهانی را به دست آورد. در این راه، ظرفیت و تدبیر بخش خصوصی در پیشبرد دیپلماسی اقتصادی میتواند نقشآفرین باشد.
آیا به نظر شما خود بخش خصوصی در مواردی عامل ناکامیها نبوده است ؟
– تا حدی با این موضوع موافقم، زيرا در این بخش هم انحرافاتی در اهداف دیده میشود که عامل آن خود فعالان این بخش بوده اند، به نظر من بخش خصوصی به ممیزی و به عبارت دیگر گزینش نیاز دارد، زيرا بارها مشاهده شده بعضی از فعالان این بخش با عملکرد غلط خود برای دیگر فعالان دردسر ساز شدهاند و کار تا آنجا پیش رفته است که در مقاطعی شاهد بدبینی به بخش خصوصی بوده ایم. این افراد با عملکرد نامناسب خود فرصت دفاع را از بخش خصوصی گرفتهاند. بنابراین در بعضی از موارد ریشههای ناکامیها به عملکرد بعضی از فعالان بخش خصوصی نیز بر میگردد از اینرو بخش خصوصی بازهم تکرار میکنم که نیازمند گزینش است.
در اظهارتان به بحث رقابت در فضای صنعت و تولید اشاره کردید ،چگونه مي توان فضا را رقابتي کرد؟
– كليديترين عامل رقابتی کردن تولید بهبود محيط كسب و كار در كشور است؛ اين مولفهها زماني ملموس تر و عيني تر جلوه خواهد كرد كه آن را با ساير كشورهاي مشابه مقايسه و تحليل كنيم.زيرا میبینیم در بسیاری از کشورها با بهبود فضای کسب وکار و حمایت همه جانبه از تولید، زمینه مناسبی را برای رشد اقتصاد ملی خود فراهم کرده اند.
این در حالی است که مؤلفه هاي محيط كسب و كار به همه رخدادهايي مرتبط است كه طيف وسيعي از فرايندهاي تصميم گيري را از زمان ظهور يك بنگاه تا مرحله اتمام فعاليتهاي اقتصادي آن شامل مي شود. اهميت و وزن اين شاخص به قدري مهم و اثرگذار است كه چنانچه ساير عوامل و شاخص هاي مؤثر را ثابت بگيريم، بهبود عملكردي شاخص فضاي كسب و كار به تنهايي مي تواند يك گام بزرگ و تعيين كننده براي رقابت، رشد، پويايي و شكوفايي توليد ملي را فراهم سازد. اما این که چگونه مي توان فضا را رقابتي کرد به نظر من باید از ظرفیتهای دانشگاه هم استفاده کرد.
منظورتان بهبود ارتباط دانشگاه وصنعت است ؟
– بله دقیقا!باید این کار را از دانشگاه آغاز کرد، زيرا اکسیر پیشرفت در بسیاری از بخشها دانشگاه است که متاسفانه حلقه مفقوده اقتصاد ملی و از جمله صنعت به شمار میآید. از اینرو به نظر من باید ارتباط صنعت با دانشگاه بیشتر شود.
به نظر من ارتباط و حمایت متقابل حوزه کسب و کار با دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی، رمز پیشگامی اقتصاد و پیشتازی دانش در ایران خواهد بود. نباید فراموش کنیم امروزه تولیدات موفق جهانی، تولیداتی دانشمحور هستند که این دانش محوری در بنگاههای خرد و کوچک میدانی برای عرض اندام در اختیار ندارد و براین اساس باید با کمک دانشگاه و از طریق سازمان دادن به بنگاههای کوچک در قالب خوشههای بزرگ تولیدی – صادراتی با برندهایی شناخته شده، در مسیر تولید دانش محور حرکت کرد.
خب در این میان بخش هاي غيردولتي چه الزامات و وظايفي بر عهده دارد؟
– به نظر من بخش خصوصی باید پرچمدار رونق تولید و اقتصاد ملی باشد ،این بخش امسال وظایف سنگین تری هم بر عهده دارد؛ زیرا همه با آگاهی کامل، روی بخش خصوصی حساب کردهاند و باید بخش خصوصی با بهره گیری از تمام توان خود در جهت توسعه تولید ملی، گام بردارد و از توجه صرف به منافع شخصی اجتناب کرده و در راستای منافع ملی حرکت کند.
امروز تعریف کارآفرین کسی است که منافع ملی را به منافع شخصی خود، ترجیح میدهد. اکنون ما در شرایط جنگ اقتصادی هستیم، پس باید اولویت اول ما شکوفایی اقتصاد کشور باشد و به طور قطع از این طریق منافع شخصی نیز تأمین میشود. بخش خصوصی باید ایجاد اشتغال و تولید صادرات محور را در جهت تحقق فرمایشات رهبری سرلوحه فعالیتهای خود قرار دهد.
در دستیابی به اين اهداف،تشکلهای مسؤولیتپذیر بخش خصوصی نيز باید در یک نظام تشکلی هدفمند تقویت شوند. زیرا بخش خصوصی ایران در افت و خیز تاریخی خود به سبب نفتزدگی، از تکوین و تکامل شایسته بازمانده و در چنبره رقابتهای نابرابر، گرفتار آمده است.
در این میان بانکها چه نقشی دارند؟
– واقعیت این است که بانکها با تزریق منابع و هدایت نقدینگی به سمت تولید نقش مهمی دارند، نقشی که تاکنون چندان جدی گرفته نشده و شما شاهد هستید که بسیاری از صنایع این روزها با قفل بانکها مواجه هستند.این در حالی است که گذر از اقتصاد دولتی به اقتصاد مبتنی بر فعالیت بخش خصوصی جز با پشتیبانی و حمایت همه جانبه نظام بانکی امکانپذیر نیست. بر هیچکس پوشیده نیست که یکی از مشکلات فعلی در عرصه اقتصاد کشور، نظام بانکی و ضعف این نظام در انجام پشتیبانیهای لازم در عرصه ارتقای تولید ملی است. از اینرو انتظار میرود سختگیریهای بی مورد حذف شود.در حال حاضر، صنعت به صورت جدی نیازمند تزریق نقدینگی است و متأسفانه بانکها نشان دادهاند که دراین زمینه تعامل خوبی با کارآفرینان ندارند. از این رو یکی از مسائلی که باید دنبال شود، همین تأمین نقدینگی واحدهای تولیدی است.
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.