آمار مجهول در اقتصاد سياسي يعني(دو دوتا مساوی با هشت تا )
در عصر تكنولوژي كه منبعث ازپيشرفت انكار ناپذير علوم پايه مي باشد ، در تمامي جوامع پيشرفته و يا در حال توسعه ، اتكا برابتدايي ترين و بديهي ترين اصول علمي بعنوان يكي از اركان اقتصادي و اجتماعي به رسميت شناخته شده و اين عمل به جوامع كمتر توسعه يافته و يا عقب مانده به شدت توصيه ميگردد.
علم رياضي يكي از بنيادي ترين علوم پايه و زير ساخت ساير دانش جوامع بشري ويكي از علومي است كه بيشترين و سريعترين رشد را دارا بوده و در عصر حاضر كه اقتصاد يكي از اصلي ترين نهاده ها و نيازهاي ارتباطات و همزيستي بشري محسوب ميگردد به عنصري ضروري براي تمامي تصميمات اقتصادي تبديل گرديده است وحتي اگر ملاحضات اجتماعي و فرهنگي را هم در نظر بگيريم باز هم علوم رياضي بايد در تحليل وضعيات ، حاضر و ناظر باشد .
آمار و تحليلهاي آماري برخواسته از علوم رياضيات وظيفه اي بس خطير بر عهده دارند كه همانا آناليز وضعيت موجود و مقايسه مسير و روند حركت از گذشته تا حال ميباشد .
حال كه تحليلهاي آماري بعنوان يكي از موثرترين بازوهاي تصميم گيري ميتواند نقش شگرفي را در تصميم سازي و چشم انداز آينده ( با بررسي سوابق گذشته ) بوجود آورد چرا مراكز تخصصي از ارائه آمار سر باز ميزنند و با گذشت زماني بسيار طولاني آمارهايي كاملا در تناقض با بكديگر را ارائه مي نمايند ، آيا با پاك كردن نتايج عملكردي و حذف قدرت تحليل هاي آماري به اهدافمان خواهيم رسيد!!؟
گزارشات بالاترين مديران اجرايي آنچنان تضادهاي آشكاري با دستگاه هاي اجرايي همان قوا در حوزه بانك مركزي و مركز آمار دارد كه هر خواننده اي را دچار حيرت ميكند چه رسد به آنكه اين اعداد و ارقام متضاد مبناي تحليل قرار گيرند ، آمارها به جاي اينكه واقعي باشند بر اساس حال و هوا و فضاي سخنراني ها بيان ميشود و البته تمام تلاش در اين است كه فضاي اقتصاد ، صنعت ، معدن و تجارت ، اشتغال ،مالي ، مالياتي و ساير عوامل مستتر خيلي خوب و بعضا عالي نشان داده شود!
آمار سازي امروزه بسيار معمول گرديده و نگراني آن است كه تبديل به رويه اي فرهنگي گردد ، رويه اي كه تمامي بخشها و زير مجموعه هاي اقتصادي را تحت تاثير قرار داده و حوزه صنعت و معدن نيز يكي از بزرگترين صدمه ديده هاي اين بخش خواهد بود ، در شرايطي كه بخش عمده هاي از صنايع بالادستي در معرض توقف كامل هستند و صنايع پائين دستي به دليل مشكلات عديده توليد متوقف يا با كمترين ظرفيت فقط چراغ خود را روشن نگاه داشته اند بيان آمارهاي افزايش ميزان اشتغال ، توليد ، صادرات و نمايش محيطي آرام در فضاي كسب و كار را ميتوان مبتني بر اصول علم رياضيات و شاخصهاي آمار تحليلي دانست !!؟
آيا هيچگاه به آمارهاي مقايسه عملكردي وزارتخانه ها مراجعه نموديم ، تنها بخش صنعت ميبايد در بخش بازرگاني ادغام ميشد ، آيا با رفتاري بدون تحليل مناسب طراوت و شادابي را از صنعت نگرفتيم و تحليل مشكلات حوزه صنعت و معدن را تا سطح مشكلات يك واحد صنفي تنزل نداديم ، صدای رساي صنعت را خفه كرديم و صاحبان پروانه بهره برداري صنعتي كه بعضا تا چندين هزار نفر كارگررا به خدمت صنعتي گرفته اند در كنار واحدهاي كوچك صنفي درون شهري قرار داده تا نگاه بازرگاني مديران بدون استفاده از مدلها و الگوهاي تحليل آماري اجرايي گردد و صنعت اين مرز و بوم را تا سرحد نابودي تنزل دهند. معلوم نيست سرخي صورت صنعتگر را بايد از طراوت بدانيم يا از سيلي ، صنعتگران هر روز با جدي ترين معضلات و مشكلات كه از تمامي بخشها به سراغشان آمده دست به گريبان هستند و نميدانند بايد مواظب خاكريزهاي روبرو باشند يا مراقب پشت سرشان و در خاك ريز خودشان همانگونه كه بعضي از كارشناسان معتقدند خود تحريمي بسيار جدي تر از تحريم ديگران در بخش صنعت و معدن تاثير گزار بوده است ، رفتارهاي متضاد با توليد در بخش پولي و بانكي ، حوزه مالياتي ، تامين اجتماعي ، كار و … كه به دليل نبود آمار صحيح ارائه ميشود صنعتگر را نه تنها زمين گيركه به تنزل رويكرد توليد كشانده است.
اگر آمار صحيح و به موقع وجود داشته باشد و تحليل مناسبي از آنها صورت گيرد ميتوان تصوير مناسبي از دستيابي به موقعيتهايي آينده را ترسيم نموده و برنامه هاي خود را بر اين ديدگاههاي تحليلي بنا نهيم ، روشهاي برخورد منطقي و مقابله با رويكردهاي جهاني ( كه سياست جزئي جدايي ناپذير از آن شده است ) را بدست آورده و گزارشهاي تحليل مناسبي را براي رويكردهاي جديد با نگاه به گذشته انجام دهيم .
عدم اتكا به آمار يعني عدم شفاف سازي و اين تفاوت فاحش عملكرد ما با ديگران است ، آنچه باعث ميشود اگر در كشوري در حال توسعه رشد اقتصادي 1/0% كم شود صداي همه بلند شود اما در كشور ما هنوز ندانيم نرخ تورم بالاي 30% است يا كمتر همين واژه مجهول آمار است كه در اقتصاد تحليلي ما هيچ جايگاهي براي خود ندارد و ابزاري شده براي نيل به اهداف درون و برون سازماني مديران موفق !
آيا هيچگاه توانستيم ( خواستيم ) گزارشهاي آماري تحليلي از عملكرد بنگاه هاي زود بازده داشته باشيم ، آيا شعارهایی که درباره بنگاههای زودبازده دادند اشتباهی بزرگ نبود که با تصور فوری و فوتی اجرایی شد و اشتباهاتش گريبان صنعتگران كهنه گار عاشق مرز و بوم ايران را گرفت ، آيا پرونده آماري يارانه ها را گشوديم تا به درستي يا نادرستي عملكرد خود پي ببريم ، آيا …
تحليلهاي آماري وظيفه اي جدي در تطبيق دیدگاههای اقتصادی داخلی كشور با دیدگاههای جهانی به عهده داشته و مقايسه اي منطقي از توسعه و استمرار در توسعه را با ديگر رقبا كه به سرعت اقتصاد توليدي را در دست ميگيرند ارائه مي دهد ، با اين نگاه مبتني بر آمارتحليلي واقعي ، نگاهمان نسبت به صنعت تغییر يافته و براي ارتقاء جريان زاينده صنعت فكر چاره مي انديشيم ، و اگر اين نباشد باز ارتقاء را در تخصيص اعتبارات بدون پشتوانه به صنايع حاكميتي جستجو ميكنيم و بدون پرداختن به خيل عظيم صنعتگران كارآفرين كشور به سراغ صنايع دولتي ( ظاهرا خصوصي شده ) ميرويم و آنچه فراموش ميشود مشكلات عديده صنايع كوچك ومتوسط كه طبق آماررسمي حدود80% صنايع كشور را مشتمل ميگردد خواهد بود ، و آنچه براي توسعه لازم است نگاه يكسان به تمامي مناطق صنعتي كشور خواهد بود .
آيا به دليل بحث انگیز بودن آمارهاي صنعت و معدن كه به آمارهاي حوزه توليد و اشتغال مي انجامد بايد صورت مسئله را پاك كرد و از ارائه آمارهاي واقعي سرباز زد (در سالهاي اخير همواره وزارت صنايع و معادن با بانک مرکزی در باره میزان رشد این بخش اختلاف نظر داشته كه باعث تقويت نگاه نادرست دستگاه مديريتي در سطح كلان گرديده است ) آيا بايد به دليل عدم تطابق آمارهاي واقعي با وعده هاي مديريتي از ارائه آمارهاي واقعي جلوگيري كرد و با ارائه سخنان زيبا واقعيتهاي موجود را كتمان نمود !!؟.( دستگاههاي مديريتي نرخ رشد صنعت و معدن در سال ۱۳۸۹ را معادل ۹.۳ و ۲.۵ درصد از نرخ رشد ۵.۸ درصدی اقتصاد درآن سال اعلام ميكند در حاليكه مرکز آمار ایران نرخ شد بخش های صنعت و معدن در سال ۱۳۸۹ را به ترتیب شش و منفی ۱.۴ درصد اعلام ميكند ، مرکز پژوهشهای مجلس وضعیت بخش صنعت و معدن را در سال ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ را به ترتیب ۱.۳ و یک درصد اعلام کرده است در حالی که بانک مرکزی رشد بخش صنعت را در سالهای ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸ به ترتیب ۱۰.۹ و ۰.۹ اعلام کرده است ،تو خود بخوان حديث مفصل از اين مجمل .
همانگونه كه عدم ارائه آمار ما را از دستيابي به تحليل هاي مناسب دور مي سازد آمارهاي غيرکارشناسي و مغاير با هم خطري به مراتب جدي تر براي تصميمات منطقي فراهم خواهد آورد .
عدم وجود آماروارائه آمارهاي غير واقعي قطعا توهين واضح به شعور مخاطبين و علي الخصوص حوزه صنعت ، معدن وتجارت مي باشد .
دیدگاه خود را ثبت کنید
تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟در گفتگو ها شرکت کنید.